مقالات شماره چهارم در حال صفحه آرایی است وبزودی منتشر می شود.
علیرضا سیفی؛ حسن احمدی؛ مجید پیروی؛ مهری اصفهانیان
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به بالا بودن بار آلایندگی پساب تولیدشده از کارخانههای کاغذ و به منظور جلوگیری از آسیب به محیطزیست پیرامون، پساب حاصل پیش از ورود به محیطزیست نیازمند تصفیه میباشد.مواد و روشها: بعد از نمونهگیری از پساب کارخانه چوب و کاغذ در شهرستان بابل و بررسی خواص کمی و کیفی آن، مقادیر بالایی از COD و TSS در آن شناسایی شد. ...
بیشتر
زمینه و هدف: با توجه به بالا بودن بار آلایندگی پساب تولیدشده از کارخانههای کاغذ و به منظور جلوگیری از آسیب به محیطزیست پیرامون، پساب حاصل پیش از ورود به محیطزیست نیازمند تصفیه میباشد.مواد و روشها: بعد از نمونهگیری از پساب کارخانه چوب و کاغذ در شهرستان بابل و بررسی خواص کمی و کیفی آن، مقادیر بالایی از COD و TSS در آن شناسایی شد. در نتیجه، فرایند انعقاد و لختهسازی با استفاده از مواد منعقدکننده پلیمری مانند سولفاتآهن، کلروفریک، پلیآلومینیومکلراید و آلوم و مواد لختهساز و کمک منعقدکننده مانند پلیآکریلآمید آنیونی و کاتیونی برای حذف مقادیر COD و TSSمورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: سولفاتآهن، کلروفریک، پلیآلومینیومکلراید، آلوم در pH بهینه خود به ترتیب منجر به حذف %12، %5/13، %15 و %23 از COD پساب و همچنین %5/45، %47، %49 و %52 از TSS شدند. سپس با بررسی تأثیر غلظت مواد منعقدکننده، آلوم با غلظت بهینه g/l 1 موجب حذف %7/23 COD و %4/56 TSS شد. همچنین تأثیر استفاده از کمک منعقد کنندههای پلیمری آنیونی و کاتیونی مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل، کمک منعقدکننده آنیونی با غلظت g/l 004 /0 به همراه غلظت بهینه آلوم سبب حذف %6/48 COD و %6/69 TSS شد.نتیجهگیرى: بر اساس نتایج بدست آمده، میتوان از فرایند انعقاد و ته نشینی به منظور تصفیه پساب کارخانه کاغذسازی استفاده کرد. همچنین استفاده از ماده منعقدکننده آلوم و کمک منعقدکننده آنیونی به صورت همزمان سبب افزایش بازدهی فرایند انعقاد و لختهسازی در حذف آلایندههای موجود در پساب کارخانه کاغذسازی میشود.
مجتبی قره محمودلو؛ مصطفی رقیمی؛ مریم رمضانی مجاوری
چکیده
زمینه و هدف: فلوراید، یکی از یونهای مهم در آب شرب است که در غلظتهای کم و یا زیاد باعث بروز برخی مشکلات در رابطه با سلامت انسان نظیر پوسیدگی دندان، فلوئوروسیس دندانی و یا فلوئوروسیس اسکلتی میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی غلظت فلوراید و همچنین عوامل مؤثر در پراکندگی میزان فلوراید در منابع تأمین آب شرب استان گلستان انجام شد.مواد ...
بیشتر
زمینه و هدف: فلوراید، یکی از یونهای مهم در آب شرب است که در غلظتهای کم و یا زیاد باعث بروز برخی مشکلات در رابطه با سلامت انسان نظیر پوسیدگی دندان، فلوئوروسیس دندانی و یا فلوئوروسیس اسکلتی میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی غلظت فلوراید و همچنین عوامل مؤثر در پراکندگی میزان فلوراید در منابع تأمین آب شرب استان گلستان انجام شد.مواد و روشها: در این مطالعه با توجه به نحوه پراکندگی نهشتههای لسی، استان گلستان به چهار منطقه تقسیمبندی شد. در مرحله بعد نمونههای مربوط به آب زیرزمینی از این مناطق جمعآوری و پارامترهای شیمیایی نظیر TDS، HCO3-، Cl-، SO42-، NO3-، NO2-، F-، PO42-، Ca2+، Mg2+، Na+، K+ وFe2+ آنالیز شدند. پس از بررسیهای هیدروژئوشیمیایی و آماری، ارتباط بین فلوراید با نهشتههای لسی و برخی پارامترهای شیمیایی بررسی شد.یافتهها: نتایج مربوط به مناطق چهارگانه نشان داد، میزان فلوراید ارتباط مستقیم با گسترش نهشتههای لسی دارد؛ بهطوریکه در منطقه 1 شامل شهرهای مراوهتپه، کلاله و گنبد با بیشترین پراکندگی نهشتههای لسی، میزان فلوراید بیش از مناطق دیگر بود. یون فلوئور با برخی یونها نظیر کلسیم، بیکربنات، آهن، سدیم و فسفات همبستگی بالایی داشت. همچنین همبستگی بالایی بین هدایت الکتریکی بهعنوان پارامتر شوری و غلظت فلوراید در آب زیرزمینی و دیگر منابع آبی در استان وجود داشت؛ بهطوریکه با افزایش شوری، میزان فلوراید در منابع آبی استان افزایش چشمگیری داشت. بر اساس نمودار گیبس، واکنش آب- سنگ، عامل اصلی کنترل کننده شیمی آب زیرزمینی و در نتیجه، محتملترین عامل برای ورود فلوراید به آب زیرزمینی در محدوده مورد مطالعه میباشد.نتیجهگیری: سیمان شیمیایی لسها بههمراه برخی کانیهای رسی، منشأ اصلی فلوراید در منابع آب زیرزمینی در منطقه 1 با بیشترین پراکندگی نهشتههای لسی است. آب شور لایههای تحتانی و نفوذ آنها به سفرههای آب شیرین منطقه را میتوان بهعنوان منشأ دوم فلوراید در دشت گرگان بهحساب آورد.
صادق حسیننیایی؛ محمد جعفری؛ علی طویلی؛ سلمان زارع
چکیده
زمینه و هدف: نگرانیهای عمومی درباره تأثیر آلایندههای محیطی بر سلامت انسان منجر به افزایش توجه به وجود مواد سمی در رژیم غذایی انسان و حیوان در دهههای گذشته شده است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی تأثیر کمپوست پسماند شهری بر کاهش غلظت فلز سرب در رژیم غذایی و اندامهای نشخوارکنندگان چراکننده میباشد. مواد و روشها: در یک آزمایش گلخانهای ...
بیشتر
زمینه و هدف: نگرانیهای عمومی درباره تأثیر آلایندههای محیطی بر سلامت انسان منجر به افزایش توجه به وجود مواد سمی در رژیم غذایی انسان و حیوان در دهههای گذشته شده است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی تأثیر کمپوست پسماند شهری بر کاهش غلظت فلز سرب در رژیم غذایی و اندامهای نشخوارکنندگان چراکننده میباشد. مواد و روشها: در یک آزمایش گلخانهای کمپوست در چهار سطح 0، 1، 3 و 5 درصد وزنی به یک خاک معدنی آلوده به سرب اضافه شد و به مدت شش ماه گیاه Stipa arabica (استیپا) در آن کشت داده شد. بعد از برداشت گیاه، غلظت سرب خاک و ریشه و شاخساره با استفاده از دستگاه ICP-OES مشخص شد. سپس میزان دریافت روزانه سرب توسط گاو و گوسفند و غلظت آن در اندامها بر اساس مدلهای زنجیره غذایی تعیین و با استانداردهای اتحادیه اروپا در رابطه با کیفیت محصولات حیوانی از دیدگاه سلامت حیوان و امنیت غذایی برای انسان به عنوان حد بحرانی مقایسه شد. یافتهها: نتایج نشان داد که کمپوست توانست با کاهش 65 و 60 درصدی به ترتیب برای گاو و گوسفند، دریافت روزانه سرب را به حد مجاز از دیدگاه سلامت حیوان برساند. تجمع سرب در اندامها به صورت کلیه > کبد > گوشت بود که با اعمال کمپوست تا % 64/77 کاهش یافت و از لحاظ سلامت حیوان غلظت سرب در همه اندامها به حد ایمن کاهش پیدا کرد و از دیدگاه امنیت غذایی غلظت آن را برای مصرف گوشت توسط انسان به کمتر از مقدار استاندارد رساند.نتیجهگیری: کمپوست پسماند شهری به عنوان یک بهساز آلی میتواند به طور معنیداری غلظت سرب در رژیم غذایی و بافتهای حیوانات را کاهش دهد و آن را به حد مجاز برساند.
علی نقی زاده
چکیده
زمینه و هدف: مواد آلی طبیعی به دلیل ایجاد فرآوردههای جانبی گندزدایی نظیر تری هالومتان ها که اغلب سرطان زا هستند، از اهمیت ویژهای برخوردارند. نانولوله های کربنی به دلیل مساحت سطحی زیاد و کاربردهای فراوان دیگر، جاذبی مؤثر برای حذف مواد آلی طبیعی هستند. مطالعه حاضر با هدف بررسی حذف مواد آلی طبیعی از محلول آبی توسط نانولوله های ...
بیشتر
زمینه و هدف: مواد آلی طبیعی به دلیل ایجاد فرآوردههای جانبی گندزدایی نظیر تری هالومتان ها که اغلب سرطان زا هستند، از اهمیت ویژهای برخوردارند. نانولوله های کربنی به دلیل مساحت سطحی زیاد و کاربردهای فراوان دیگر، جاذبی مؤثر برای حذف مواد آلی طبیعی هستند. مطالعه حاضر با هدف بررسی حذف مواد آلی طبیعی از محلول آبی توسط نانولوله های کربنی تک دیواره و سینتیک و تعادل فرآیند جذب انجام شد. مواد و روش ها: در مطالعه حاضر از نانولوله های کربنی تک دیواره برای حذف مواد آلی طبیعی از محلول آبی استفاده شد. متغیرهای مختلفی از جمله pH نقطه صفر، pH و همچنین غلظتهای مختلف مواد آلی طبیعی مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها: نتایج مطالعه در زمینه تأثیر pH نشان داد که ظرفیت جذب سطحی مواد آلی طبیعی با کاهش pH افزایش مییابد. همچنین pH نقطه صفر نانولوله ها برابر 7/6 بود. ظرفیت جذب سطحی نانولوله های کربنی تک دیواره برای غلظت های مواد آلی طبیعی ورودی 10، 5 و 3 میلیگرم بر لیتر به ترتیب برابر 24/66، 63/40 و 77/29 میلیگرم بر گرم بود. نتیجه گیری: نانولوله های کربنی تک دیواره به دلیل داشتن خصوصیاتی نظیر مساحت سطحی بالا، پتانسیل زیادی در حذف مواد آلی طبیعی از محلول آبی دارند
رقیه رضایی مالیدره؛ محمد شکر زاده؛ بیتا خاصی؛ سمانه روحی؛ فاطمه زابلی
چکیده
زمینه وهدف: پختوپز و همچنین شستشو باعث کاهش میزان فلزات سنگین در برنج میشود. بنابراین شناسایی بهترین روش پختوشستشو جهت کاهش فلزات سنگین ضروری است. هدف از این مطالعه بررسی میزان باقیمانده فلزات کادمیوم و سرب در برنج طارم در شهر قائمشهر بعد از فرآیندهای شستشو و پخت می باشد. روشکار:این مطالعه توصیفی- مقطعی درسال 1394 درشهرقائمشهراستان ...
بیشتر
زمینه وهدف: پختوپز و همچنین شستشو باعث کاهش میزان فلزات سنگین در برنج میشود. بنابراین شناسایی بهترین روش پختوشستشو جهت کاهش فلزات سنگین ضروری است. هدف از این مطالعه بررسی میزان باقیمانده فلزات کادمیوم و سرب در برنج طارم در شهر قائمشهر بعد از فرآیندهای شستشو و پخت می باشد. روشکار:این مطالعه توصیفی- مقطعی درسال 1394 درشهرقائمشهراستان مازندران انجام شد. شهر قائمشهر به پنج منطقه تقسیم و از هر منطقه سه نمونه برنج بهطور تصادفی جمعآوری شد. غلظت فلزات سرب و کادمیوم در 75 نمونه برنج خام، شسته شده بهوسیله آب، پخته شده، آبکش شده و کته مورد ارزیابی قرارگرفت.جهت اندازهگیری میزان دو فلز سنگین کادمیوم وسرب دربرنج و مقایسه سطح زیر منحنی استاندارد بانمونههای موردآزمایش، ازاستانداردهای ساخته شده استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماریSPSS(نسخه 18) و آزمونهایt-test Student، Analysis of Variance (ANOVA) و آزمون تعقیبی Duncanانجام شد (05/0>p). یافتهها:بر اساس آزمون t-test Student، میزان غلظت سرب و کادمیوم در برنج از حد استاندارد جهانی و ایران بالاتر بود. کمترین میزان کادمیوم در روش آبکشی (0/80±0/19) و کمترین میزان سرب درروش شستشوبا آب (0/3±0/87) بود. بر اساس آزمون ANOVAبین غلظت کادمیوم و سرب درنمونههای برنج در مناطق مختلف اختلاف معنیداری وجود داشت (0/50>p).براساس آزمون Duncan نیزمیانگینهای مقادیر کادمیوم و سرب در نمونه خام با تمامی نمونهها اختلاف معنیداری داشت و میزان این فلزات در برنج خام بیشتر از سایر نمونهها بود (0/50>p). نتیجهگیری: میزان فلزات مورد مطالعه در نمونه های برنج مورد بررسی بالاتر از حد مجاز استاندارد بود. کمترین میزان فلزات در روش های آبکشی و شستشو مشاهده شد. با توجه به اینکه آلودگی در برنج کشت شده نزدیک به پساب های صنعتی بیشتر بود، میبایست از کاشت برنج در مناطق نزدیک به کارخانجات صنعتی ممانعت بهعمل آید و آموزشهای لازم جهت نحوه پخت برنج داده شود.
سارا غلامحسین قوچانی؛ شبنم هوشدار تهرانی؛ رضا اسماعیلی
چکیده
چکیده زمینه و هدف: منواکسیدکربن، گازی سمّی بوده و از آنجاییکه بیرنگ، بیبو و بیمزه است، اغلب فاقد علائم هشدار برای فرد در معرض خطر میباشد. مطالعه حاضر با هدف توزیع مکانی آلاینده منواکسیدکربن با استفاده از روش درونیابی در سطح شهر مشهد انجام شد. مواد و روشها: در این مطالعه دادههای مربوط به 19 ایستگاه سنجش آلودگی در سطح شهر ...
بیشتر
چکیده زمینه و هدف: منواکسیدکربن، گازی سمّی بوده و از آنجاییکه بیرنگ، بیبو و بیمزه است، اغلب فاقد علائم هشدار برای فرد در معرض خطر میباشد. مطالعه حاضر با هدف توزیع مکانی آلاینده منواکسیدکربن با استفاده از روش درونیابی در سطح شهر مشهد انجام شد. مواد و روشها: در این مطالعه دادههای مربوط به 19 ایستگاه سنجش آلودگی در سطح شهر مورد استفاده قرار گرفت. سپس روشهای درونیابی تابع فاصله معکوس وزندار، کریجینگ معمولی و کریجینگ جهانی بررسی شدند. به منظور انتخاب مدل مناسب، از ریشه میانگین مربعات خطا استفاده شد. در نهایت نقشههای پهنهبندی برای 12 ماه سال 1396 با کمک سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) تهیه گردید. یافتهها: تکنیک درونیابی کریجینگ معمولی به دلیل خطای کمتر، روش بهینهای نسبت به کریجینگ جهانی و فاصله معکوس وزندار است. با تهیه نقشههای پهنهبندی مشخص شد که در ماههای فروردین، اردیبهشت و خرداد، کمربند میانی شهر از شمال غربی تا جنوب شرقی دارای آلودگی بیشتری میباشند. در ماههای تیر، مرداد و شهریور، مناطق شرقی شهر نسبت به سایر مناطق آلودهتر بودند. در ماههای مهر، آبان و آذر بیشترین بارِ آلودگی مربوط به قسمتهای مرکزی شهر بوده و در ماههای دی، بهمن و اسفند، قسمت غرب و جنوب غربی شهر دارای بیشترین میزان آلودگی میباشد. نتیجهگیری: در بین ایستگاههای سنجش آلودگی هوا، ایستگاه خیام جنوبی و صدف بالاترین و ایستگاههای خاقانی و الهیه کمترین مقدار آلاینده منواکسیدکربن را به خود اختصاص دادهاند. نقشه های پهنهبندی ماهانه نشان داد که بیشترین بارِ آلودگی در ماههای ابتدایی سال مربوط به قسمت شرقی و در ماههای دوم سال در قسمت غربی شهر حاکم میباشد، اما با این حال مقدار آلاینده منواکسیدکربن در سال 1396 از حد استاندارد کمتر بوده است. نوع مقاله: مقاله پژوهشی کلید واژهها: آلودگی هوا، درونیابی، سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، کریجینگ، منواکسیدکربن
منصور احمدی پیرلو؛ ترحم مصری گندشمین
چکیده
چکیدهزمینه و هدف: با افزایش مصرف انرژی، بحران انرژی در جهان پدید آمده است. سوختهای فسیلی، منابعی محدود و رو به پایان است. بیوگاز سوختی است که امروزه بسیار مورد توجه محققان قرار دارد. جهت افزایش تولید بیوگاز، روشهای پیشتصفیه مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر نسبتهای اختلاط پسماند ...
بیشتر
چکیدهزمینه و هدف: با افزایش مصرف انرژی، بحران انرژی در جهان پدید آمده است. سوختهای فسیلی، منابعی محدود و رو به پایان است. بیوگاز سوختی است که امروزه بسیار مورد توجه محققان قرار دارد. جهت افزایش تولید بیوگاز، روشهای پیشتصفیه مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر نسبتهای اختلاط پسماند شهری و لجن فاضلاب و بررسی تأثیر غلظتهای مختلف پیشتصفیه قلیایی بر تخریبپذیری پسماند و تولید بیومتان انجام شد.مواد و روشها: این مطالعه در مقیاس آزمایشگاهی در هاضمهایی به حجم 1 لیتر و در دمای 37 درجه سانتیگراد با غلظتهای مختلف سود در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. حجم بیوگاز و pH بهصورت روزانه اندازهگیری شد. جامدات کل، جامدات فرار، درصد کربن و نیتروژن مواد اولیه بر اساس استاندارد APHA (موسسه انتشارات سلامت امریکا) اندازهگیری شدند.یافتهها: اولین گام در نتایج تعیین نسبت اختلاط بهینه پسماند و لجن فاضلاب بود که بیشترین عملکرد بیومتان در نسبت 60:40 به میزان 87/254 میلیلیتر به ازای هر گرم ماده فرار تولید شد. در گام دوم آزمایش، اثر غلظتهای 2، 6 و 10 درصد سود در میزان گاز تولیدی ارزیابی شد که غلظت 6% سود، بهطور قابلتوجهی تجزیه پسماند آلی را بهبود بخشید. بیومتان تولیدی، حذف ماده فرار و جامد هاضم در مقایسه با نمونه شاهد، بهترتیب 30%، 94/27% و 25/27% افزایش نشان داد.نتیجهگیری: نسبت اختلاط پسماند و لجن فاضلاب 60:40 و پیشتصفیه با سود 6%، باعث بهبود تجزیه پسماند آلی شده و در نتیجه تولید بیومتان افزایش مییابد.نوع مقاله: پژوهشیکلیدواژهها: بیوگاز، پسماند شهری، پیشتصفیه قلیایی، لجن فاضلاب، هضم بیهوازی
ندا فاضل نژاد؛ روح اله میرزایی؛ رسول حیدری
چکیده
زمینه و هدف: افزایش روزافزون جمعیت شهری و به دنبال آن پسماندهای شهری، باعث شده تا مسئله دفع و دفن بهداشتی آنها مورد توجه جدی بسیاری از کارشناسان مسائل زیست محیطی قرار گیرد. در شهرستان خرمآباد با جمعیتی بالغ بر 348216 نفر، روزانه نزدیک به 458 تن پسماند شهری جمعآوری میشود که با توجه به دفع سنتی و تلنبار شدن، یافتن مکانی مناسب ...
بیشتر
زمینه و هدف: افزایش روزافزون جمعیت شهری و به دنبال آن پسماندهای شهری، باعث شده تا مسئله دفع و دفن بهداشتی آنها مورد توجه جدی بسیاری از کارشناسان مسائل زیست محیطی قرار گیرد. در شهرستان خرمآباد با جمعیتی بالغ بر 348216 نفر، روزانه نزدیک به 458 تن پسماند شهری جمعآوری میشود که با توجه به دفع سنتی و تلنبار شدن، یافتن مکانی مناسب به منظور دفن این حجم عظیم پسماند ضروری است. از این رو مطالعه حاضر با هدف شناسایی و معرفی مکانهای مناسب جهت دفن بهداشتی پسماند در سطح شهرستان خرمآباد با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره الکتر انجام شد. مواد و روشها: در مطالعه حاضر 14 معیار مختلف شامل فرسایشپذیری، زمینشناسی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه، چشمه و قنات، فاصله از گسل، فاصله از مراکز شهری و روستایی، طبقات شیب و ارتفاع، عمق آب زیرزمینی، فاصله از مناطق حفاظت شده و اقلیم مورد استفاده قرار گرفت. سه روش کلی بولین، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و ترکیب خطی وزنی برای ترکیب نقشه معیارها استفاده شد. در نهایت به منظور معرفی بهترین پهنه ها برای دفن بهداشتی مواد زائد جامد شهری، با توجه به حداقل مساحت مورد نیاز جهت دفن بهداشتی مواد زائد جامد برای دوره 20 ساله، 5 گزینه از نتیجه نهایی روش ترکیب خطی وزنی استخراج گردید و سپس این گزینه ها با استفاده از مدل الکتر رتبه بندی شدند. یافتهها: بر اساس نتایج فرآیند وزندهی، بیشترین وزن را معیار عمق آب زیرزمینی، فاصله از گسل و شهر و کمترین وزن را طبقات شیب و ارتفاع به خود گرفتند. نسبت سازگاری برای فرآیند وزندهی 0/08 به دست آمد که کمتر از 0/1 بود که نشان از سازگاری و اعتبار فرآیند وزندهی دارد. بر اساس روش ترکیب خطی وزنی، قسمتهای عمدهای از شمال غرب، غرب و جنوب شهرستان بهعنوان مناطق مناسب شناسایی شدند. در نهایت بر اساس روش الکتر، لکهای با مساحت 694 هکتار واقع در غرب شهرستان بهعنوان بهترین منطقه پیشنهادی معرفی گردید. نتیجه گیری: روش الکتر به همراه روش های معمول ارزیابی چند معیاره جهت مکان یابی دفن بهداشتی پسماندهای شهری می تواند کارایی بالایی داشته باشد.
محمدصالح علی طالشی؛ مظاهر معین الدینی؛ سادات فیض نیا؛ رضا شهبازی؛ استفانیا اسکوئیزاتو
چکیده
زمینه و هدف: ذرات غبار اتمسفری نقش قابل توجهی در انتقال عناصر شیمیایی رهاشده از منابع صنعتی و شهری دارند. بطوریکه آلایندههای متصل به این ذرات میتوانند طی مسافتهای طولانی منتقل شده و به عنوان تابعی از شرایط هواشناسی، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی ذرات و طبیعت سطح هستند. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی غنای فلزی و درجه آلودگی فلزات سنگین ...
بیشتر
زمینه و هدف: ذرات غبار اتمسفری نقش قابل توجهی در انتقال عناصر شیمیایی رهاشده از منابع صنعتی و شهری دارند. بطوریکه آلایندههای متصل به این ذرات میتوانند طی مسافتهای طولانی منتقل شده و به عنوان تابعی از شرایط هواشناسی، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی ذرات و طبیعت سطح هستند. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی غنای فلزی و درجه آلودگی فلزات سنگین در غبار ترسیبشده اتمسفری شهر تهران بود. مواد و روشها: نمونههای غبار از 8 نقطه از شهر تهران در سال 1397 برداشت شد. فلزات سنگین (سرب، روی، مس، نیکل، کروم، منگنز و آلومینیوم) در این ذرات با استفاده از دستگاه ICP-MS آنالیز شد. غنای فلزات و درجه آلودگی با استفاده از شاخصهای فاکتور غنیشدگی (EF)، انباشت زمینی (Igeo)، درجه آلودگی (Cd) و درجه آلودگی اصلاحشده (mCd) تعیین شد. از آزمونهای تی جفتی، همبستگی پیرسون و تجزیه خوشهای سلسله مراتبی جهت تحلیل استفاده شد. یافتهها: روند میانگین غلظت عناصر در فصل گرم و سرد مشابه و به صورت آلومینیوم>روی>منگنز>سرب>مس>کروم>نیکل بود. نتایج شاخص غنیشدگی در نمونههای غبار ترسیبشده اتمسفری نشان داد که عناصر سرب و روی در فصل گرم و سرب و مس در فصل سرد دارای غنیشدگی شدید بودند. نتایج آزمون تی جفتی تفاوت معنیداری را بین عناصر مس وکروم بین فصول نشان داد. آزمون تجزیه خوشهای نیز عنصر آلومینیوم را با منشأ طبیعی و بقیه عناصر را با منشأ انسانی نشان داد. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که غبار ترسیبشده اتمسفری شهر تهران دارای سطوح بالایی از آلودگی بخصوص در فصل سرد است. لذا لزوم تدوین سیاستهایی مدون و کاربردیتر جهت ارتقای کیفیت هوای شهر تهران ضروری بهنظر میرسد.
محمد جواد چابکی؛ علی اصغر نجف پور؛ ضیاالدین بنیادی؛ علی اکبر دهقان کنگ
چکیده
زمینه و هدف: فعالیت های انسانی، مقادیر زیادی نیتروژن، فسفر و مواد آلی وارد اکوسیستم های آبی نموده است. مواد و روش ها: نمونه های فاضلاب شهری و صنعتی به ترتیب از تصفیه خانه پرکند آباد شماره یک مشهد و تصفیه خانه فاضلاب شهرک صنعتی کلات تهیه گردید. نمونه های فاضلاب به منظور حذف فعالیت مواد معلق درشت و باکتری ها به مدت یک ساعت ته نشین و سپس ...
بیشتر
زمینه و هدف: فعالیت های انسانی، مقادیر زیادی نیتروژن، فسفر و مواد آلی وارد اکوسیستم های آبی نموده است. مواد و روش ها: نمونه های فاضلاب شهری و صنعتی به ترتیب از تصفیه خانه پرکند آباد شماره یک مشهد و تصفیه خانه فاضلاب شهرک صنعتی کلات تهیه گردید. نمونه های فاضلاب به منظور حذف فعالیت مواد معلق درشت و باکتری ها به مدت یک ساعت ته نشین و سپس استریل گردید. جلبک کلرلا ولگاریس از جهاد دانشگاهی مشهد خریداری و در محیط کشت اختصاصی تحت شرایط نور سفید تک رنگ با روشنایی 350±5000 لوکس، تناوب نوری 14 ساعت روشنایی و 10 ساعت تاریکی، درجه حرارت 2±25 درجه سانتیگراد و pH نزدیک به خنثی (5/8-7) در مدت زمان 10 روز تکثیر شد. سپس یک لیتر از محلول فوق به راکتورهایی به حجم 10 لیتر حاوی نمونه فاضلاب شهری، صنعتی و محیط کشت اختصاصی بارگذاری گردید و در مجاورت نور بمدت 10 روز هوادهی شد. در فواصل زمانی معین هر 2 روز یکبار) نمونه هایی از راکتورها جهت اندازه گیری پارامترهای COD، نیتروژن کل، فسفرکل، pH و مقدار کلروفیل گرفته شد.یافته ها: راندمان حذف جلبک کلرلا ولگاریس برای COD، نیتروژن کل و فسفرکل در فاضلاب شهری 69/63 ، 52/12 و 79/13 درصد و برای فاضلاب صنعتی 57/66 ، 34 و 18/50 درصد می باشد. بر اساس یافته ها، کارایی جلبک در حذف مقدار اکسیژن مورد نیاز شیمیایی بیشتر و برای نیتروژن کل کمتر از بقیه آلاینده ها بود. همچنین در فاضلاب شهری کمترین کارایی در حذف نیتروژن کل بود. کارایی جلبک در حذف آلاینده ها در فاضلاب صنعتی بهتر از فاضلاب شهری بود.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که محیط فاضلاب شهری و صنعتی می تواند یک محیط مناسب برای رشد و تکثیر جلبک کلرلا ولگاریس باشد. همچنین این ریزجلبک توانایی حذف مواد مغذی موجود در پساب را دارد.
علی پاک فطرت؛ علی سجادی؛ علی اکبر دهقان کنگ
چکیده
چکیده
زمینه و هدف:پسماند تولیدی در مراکز دندانپزشکی، یکی از مهمترین معضلات زیست محیطی است که به علت داشتن عوامل خطرناک، سمی و بیماریزا از اهمیت خاصی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف بررسی کمیت و کیفیت پسماند مراکز دندانپزشکی شهر مشهد انجام شد.
مواد و روشها:در این مطالعه 40 مرکز دندانپزشکی مورد مطالعه قرار گرفتند. از هر مرکز، ...
بیشتر
چکیده
زمینه و هدف:پسماند تولیدی در مراکز دندانپزشکی، یکی از مهمترین معضلات زیست محیطی است که به علت داشتن عوامل خطرناک، سمی و بیماریزا از اهمیت خاصی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف بررسی کمیت و کیفیت پسماند مراکز دندانپزشکی شهر مشهد انجام شد.
مواد و روشها:در این مطالعه 40 مرکز دندانپزشکی مورد مطالعه قرار گرفتند. از هر مرکز، سه نمونه در سه روز متوالی هر هفته (یکشنبه، دوشنبه و سه شنبه) برداشت شد. نمونهها به صورت دستی جداسازی و به 64 جزء تفکیک و با ترازوی دیجیتال توزین شدند. اجزاء بر اساس ویژگی و پتانسیل خطرزایی در چهار گروه پسماندهای عفونی، شبهخانگی، شیمایی و دارویی و سمی دستهبندی شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS، ورژن 16 انجام شد.
یافتهها:میزان کل پسماند تولیدی در مراکز مورد مطالعه برابر با 224/137kg/d و سرانه و میانگین پسماندهای تولیدی هر مرکز به ترتیب برابر 106/32g/day-patient و 5603g/day بود. سهم تولید پسماندهای عفونی، شبهخانگی، شیمیایی و دارویی و سمی به ترتیب برابر با 41/24،44/17، 9/89 و 4/7 درصد بود.
نتیجهگیری:میزان تولید سرانه پسماند در مراکز دندانپزشکی شهر مشهد بالا است و بیشترین سهم تولید پسماندهای دندانپزشکی مربوط به پسماندهای عفونی و شبه خانگی است.
رؤیا پیروی؛ محمد واحدیان شاهرودی؛ حسین علیدادی؛ ملیحه نوری سیستانی
چکیده
زمینه و هدف: بازرسان بهداشت محیط، عضو ضروری سیستم بهداشتی هستند و در پیشگیری از بیماری ها نقش بسزایی دارند. آنها نقش و وظایف خود را از طریق مشاوره، بازرسی و پایش ایفا می کنند و در صورت لزوم، قوانین بهداشتی را به کار می برند. حفاظت از بهسازی محیط و ارتقای سلامت جامعه، مستلزم وجود قوانین محکمی است که بتواند آثار سوء آلودگی های محیط ی را ...
بیشتر
زمینه و هدف: بازرسان بهداشت محیط، عضو ضروری سیستم بهداشتی هستند و در پیشگیری از بیماری ها نقش بسزایی دارند. آنها نقش و وظایف خود را از طریق مشاوره، بازرسی و پایش ایفا می کنند و در صورت لزوم، قوانین بهداشتی را به کار می برند. حفاظت از بهسازی محیط و ارتقای سلامت جامعه، مستلزم وجود قوانین محکمی است که بتواند آثار سوء آلودگی های محیط ی را به پایین ترین سطح ممکن برساند. لذا این مطالعه با هدف تعیین آگاهی بازرسان بهداشت محیط، نسبت به مرحل ههای اجرایی ماده 13 انجام شد. مواد و رو شها: این مطالعه توصیفی و مقطعی است که در سال 1393 انجام شد، پرسشنامه توسط بازرسان تکمیل و نمره دهی شد. رابطه بین میزان آگاهی و مشخصات دموگرافیک با کمک نرم افزار SPSS و آزمون آماری تی زوجی، آنالیز واریانس یک طرفه و کای - دو، در سطح معنی داری 5 درصدتجزیه وتحلیل گردید.یافته ها: میانگین سنی افراد ( 54 بازرس بهداشت محیط) برابر با 2/ 6 ± 2/ 34 و میانگین سابقه کاری آنها 8/ 7± 35 / 10 سال بود. شمار افراد با آگاهی خوب، تقریباً با تعداد افراد با آگاهی ضعیف برابر بوده است. بیشترین درصد افراد ( 3/ 33 درصد) آگاهی متوسط داشتند. رابطه آگاهی با وضعیت استخدامی ( p=0/036) ) و مقطع تحصیلی معنادار بود ( 05 / .p=0) نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش و اهمیت نقش بازرسان بهداشت محیط در ارتقای سطح سلامت جامعه، نیاز به برنامه ریزی برای ارتقای سطح آگاهی بازرسان درباره مرحله های اجرایی ماده 13 احساس می شود. برای اجرایی شد این امر، به تدوین برنامه های آموزشی بدو استخدام و آموزش مداوم نیاز است.
مونا تبریزی آزاد؛ انوشیروان محسنی بندپی
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: در طی دهههای اخیر، فعالیتهای انسانی و تغییرات مرتبط با شیوههای زندگی و الگوی مصرف، منجر به تولید حجم زیادی از انواع مختلفی از پسماندها شده است. بهداشت و درمان، یکی از بخشهایی است که پیشرفت قابل ملاحظهای را در جهان داشته است. با این حال چنین به نظر میرسد که بخشی از پسماندهای تولیدی در واحدهای پزشکی ...
بیشتر
چکیده
زمینه و هدف: در طی دهههای اخیر، فعالیتهای انسانی و تغییرات مرتبط با شیوههای زندگی و الگوی مصرف، منجر به تولید حجم زیادی از انواع مختلفی از پسماندها شده است. بهداشت و درمان، یکی از بخشهایی است که پیشرفت قابل ملاحظهای را در جهان داشته است. با این حال چنین به نظر میرسد که بخشی از پسماندهای تولیدی در واحدهای پزشکی که تحت عنوان پسماندهای ویژه یا زائدات کلینیکی نامیده میشوند، خصوصاً در کشورهای در حال توسعه مورد توجه جدی قرار نگرفتهاند. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف بررسی مدیریت پسماندهای عفونی و تیز و برنده در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی - مقطعی در پاییز سال 1392 در 12 بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد. به منظور انجام این پژوهش، ابتدا پرسشنامهای طراحی و اعتباربخشی گردید، سپس با مراجعه حضوری به بیمارستانها، اطلاعات مورد نیاز شامل ( تولید، تفکیک، جمع آوری، ذخیره سازی، بی خطرسازی، حمل و نقل و دفع پسماندهای تولیدی) جمعآوری گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS، ورژن 16 و Excel صورت گرفت.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد در بیمارستانهای آموزشی شهید بهشتی روزانه 3387kg زباله عفونی و تیز و برنده تولید میشود. تمام بیمارستانهای شهید بهشتی به سیستم بیخطرساز غیرسوز مجهز بوده، ولی تنها در 83/3 درصد از بیمارستانهای مورد مطالعه، بیخطرسازی صورت میگرفت، لذا مقادیری از پسماندهای عفونی بدون طی مراحل بیخطرسازی با پسماندهای شهری دفع میشوند.
نتیجهگیری: در مجموع وضعیت مدیریت پسماند در بیمارستانهای مورد مطالعه تا حدودی مطلوب بود، ولی با توجه به اهمیت موضوع، در برخی موارد نیازمند توجهات بیشتر میباشد.
محمود محمدیان؛ میلاد پورانصاری؛ رضا علی محمدپور تهمتن؛ راضیه یوسفی نژاد؛ شهرام اسلامی
چکیده
زمینه و هدف:مواجهه با ذرات قابل استنشاق سیمان منجر به عوارضی در کارگران مواجهه یافته میشود. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی خطر مواجهه شغلی کارگران با گردوغبار قابل استنشاق در یک کارخانه تولید سیمان و ارائه راهکارهایی در جهت کاهش خطر مواجهه با گردوغبار انجام شد. مواد و روشها: در این مطالعه مواجهه تمام کارگران شاغل در بخشهای ...
بیشتر
زمینه و هدف:مواجهه با ذرات قابل استنشاق سیمان منجر به عوارضی در کارگران مواجهه یافته میشود. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی خطر مواجهه شغلی کارگران با گردوغبار قابل استنشاق در یک کارخانه تولید سیمان و ارائه راهکارهایی در جهت کاهش خطر مواجهه با گردوغبار انجام شد. مواد و روشها: در این مطالعه مواجهه تمام کارگران شاغل در بخشهای مختلف تولید با ذرات قابل استنشاق سیمان بر اساس روش استاندارد شماره 0600 ارائه شده توسط انستیتوی ملی بهداشت و ایمنی شغلی آمریکا و با استفاده از پمپ نمونهبردار فردی و سیکلون و فیلتر مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور ارزیابی خطر بهداشتی ذرات قابل استنشاق سیمان از روش ارائه شده توسط انستیتو ایمنی و بهداشت شغلی سنگاپور استفاده شد. در نهایت سطح خطر برای مواجهه با ذرات قابل استنشاق سیمان بهدست آمد. یافتهها:نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که اغلب کارگران شاغل در بخشهای مختلف تولید سیمان با گردوغبار بیش از استاندارد تعیین شده توسط کمیته فنی بهداشت حرفه ای کشور ایران و استاندارد توصیه شده توسط مجمع دولتی متخصصین بهداشت صنعتی آمریکا مواجهه دارند. بر اساس ارزیابی خطر قسمتهای مختلف تولید سیمان، سطح ریسک در همه بخشها در حد متوسط بود. نتیجهگیری: کارکنان شاغل در بخشهای مختلف کارخانه در معرض ریسک ناشی از ذرات قابل استنشاق سیمان قرار دارند و به همین دلیل راهکارهای کنترل مواجهه با ذرات پیشنهاد میشود.
سیده سمانه طاهری اطاقسرا؛ محمد علی ززولی؛ محمدعلی ابراهیم زاده؛ شهرام اسلامی؛ یحیی اسفندیاری
چکیده
مقدمه: غلظت بالای نیترات در آب آشامیدنی برای سلامت مضر است بطوریکه در معده کودکان نیترات به نیتریت احیا شده و بیماری متهموگلوبینما را سبب میگردد. بنابراین حذف نیترات آبهای آلوده ضرورت دارد. هدف از این مطالعه تعیین کارایی جاذب پوست سخت گردو در حذف نیترات از محلولهای آبی است. مواد و روشها: مطالعه بنیادی – کاربردی حاضر در مقیاس آزمایشگاهی ...
بیشتر
مقدمه: غلظت بالای نیترات در آب آشامیدنی برای سلامت مضر است بطوریکه در معده کودکان نیترات به نیتریت احیا شده و بیماری متهموگلوبینما را سبب میگردد. بنابراین حذف نیترات آبهای آلوده ضرورت دارد. هدف از این مطالعه تعیین کارایی جاذب پوست سخت گردو در حذف نیترات از محلولهای آبی است. مواد و روشها: مطالعه بنیادی – کاربردی حاضر در مقیاس آزمایشگاهی و به صورت ناپیوسته انجام گرفته است. ابتدا پوست سخت گردو جمعآوری شده و در کوره در دمای 700 درجه سانتیگراد به مدت یک ساعت سوزانده شد. جادب حاصل پس از خرد نمودن در هاون، با الک 20 و 100 مش دانهبندی گردید. تاثیر pH ، زمان تماس، دوز جاذب و غلظت اولیه نیترات بر عملکردجذب مورد بررسی قرار گرفت. غلظت نیترات در طول موجهای 220 و 275 نانومتر توسط دستگاه اسپکتوفتومتر UV به روش استاندارد متد اندازهگیری شد. pHPZC جاذب نیز اندازهگیری شد. یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که pH بهینه 9 میباشد بطوریکه در pH بالاتر و پائینتر از بهینه به ترتیب درصد حذف افزایش و کاهش مییابد. راندمان حذف تا زمان تماس تا 120 دقیقه افزایش ولی بعد از 120 دقیقه درصد حذف کاهش یافت. افزایش دوز جاذب و غلظت اولیهی آلاینده به ترتیب سبب افزایش و کاهش راندمان جذب گردید. در شرایط بهینه راندمان حذف نیترات 78 درصد بود. نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که جادب پوست سخت گردو میتواند به عنوان یک جاذب ارزان و موثر جهت حذف نیترات مورد استفاده قرار گیرد. فرآیند حذف در محیط قلیایی موثرتر است.
مجید میرزابیگی؛ عباس عباس نیا؛ مژگان ناجی؛ جواد سلیمی؛ مجتبی سجادی؛ اسماعیل حراسی؛ امیرحسین محوی
چکیده
زمینه و هدف: دسترسی به آب آشامیدنی سالم، یکی از شاخصهای بهداشتی تعیین شده توسط سازمان جهانی بهداشت و مورد توجه مسئولین ذیربط جوامع مختلف میباشد، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان فلزات سنگین و مقایسه آن با استانداردهای ملی و بینالمللی انجام شد. روشکار: در این مطالعه توصیفی - مقطعی نمونههای آب آشامیدنی بر اساس روش استاندارد ...
بیشتر
زمینه و هدف: دسترسی به آب آشامیدنی سالم، یکی از شاخصهای بهداشتی تعیین شده توسط سازمان جهانی بهداشت و مورد توجه مسئولین ذیربط جوامع مختلف میباشد، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان فلزات سنگین و مقایسه آن با استانداردهای ملی و بینالمللی انجام شد. روشکار: در این مطالعه توصیفی - مقطعی نمونههای آب آشامیدنی بر اساس روش استاندارد از 41 منبع تأمین کننده اصلی آب شرب در روستاهای شهرستان تربتحیدریه تهیه و به آزمایشگاه ارسال شد. نمونههای مورد نظر با دستگاه جذب اتمی کوره گرافیت AA240FS مورد آنالیز قرار گرفت. در نهایت دادهها با استفاده از نرمافزار Arc-GIS v10.3 و Excel v.2010 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: میانگین غلظت فلزات کادمیوم، سرب و کروم در چاههای آب شرب مناطق روستایی شهرستان تربتحیدریه به ترتیب 0/17±0/59، 1/7±1/8 و 33/4±33/5 میکروگرم در لیتر و در محدوده استاندارد بود. اما حداکثر غلظت فلز کروم در 11 روستا بیشتر از مقدار مجاز تعیین شده سازمان جهانی بهداشت و استاندارد ملی بود. نتیجهگیری: میانگین غلظت فلزات اندازهگیری شده در بیشتر چاههای مورد بررسی روستاهای تربتحیدریه پایینتر از مقدار مجاز تعیین شده سازمان جهانی بهداشت میباشد، اما در مناطقی که حداکثر غلظت این فلزات بالاتر از حد مجاز تعیین شده میباشد، پیشنهاد میشود مطالعهای در خصوص تعیین بیماریهای مرتبط با این فلزات و مطالعهای جامعتر در فصول کمآبی و پرآبی انجام شود.
محمد حسین نعمتی؛ سید سعید موسوی
چکیده
زمینه و هدف: برای حفظ سلامت مصرفکنندگان مواد غذایی و نیل به ایمنی غذایی، کنترل بیشینه مجاز فلزات سنگین در مواد غذایی باید مورد توجه قرار گیرد. مطالعه حاضر با هدف بررسی غلظت عناصر سنگین مس، روی، سرب و کادمیوم در بافتهای حیوانی دامهای منطقه اطراف شهرک تخصصی روی انجام شد.مواد و روشها: تعداد 10 نمونه از هر یک از بافتهای گوسفند (گوشت، ...
بیشتر
زمینه و هدف: برای حفظ سلامت مصرفکنندگان مواد غذایی و نیل به ایمنی غذایی، کنترل بیشینه مجاز فلزات سنگین در مواد غذایی باید مورد توجه قرار گیرد. مطالعه حاضر با هدف بررسی غلظت عناصر سنگین مس، روی، سرب و کادمیوم در بافتهای حیوانی دامهای منطقه اطراف شهرک تخصصی روی انجام شد.مواد و روشها: تعداد 10 نمونه از هر یک از بافتهای گوسفند (گوشت، کبد، کلیه و استخوان) در هر یک از چهار جهت جغرافیایی شهرک تخصصی روی تهیه شد. همچنین بهمنظور مقایسه وضعیت موجود در منطقه مورد مطالعه با مناطق غیرآلوده، منطقه شاهد (منطقه قرهپشتلو زنجان) در نظر گرفته شد. برای هضم مواد آلی نمونهها از روش خاکستر خشک استفاده شد.یافتهها: بر اساس نتایج آزمایش، غلظت عنصر مس در عضله و کبد گروه شاهد بهطور معنیداری بالا بود (0/05>p). غلظت عنصر روی تحت تأثیر مناطق مورد مطالعه قرار نگرفت. انباشت عنصر سرب در کبد و استخوان و کادمیوم در عضله و کبد حیوانات موجود در منطقه غرب شهرک تخصصی روی بهطور معنیداری بالا بود (0/05>p). مقدار مس در بافتهای کلیه و استخوان، مقدار سرب در بافتهای عضله و کلیه و مقدار کادمیوم در کلیه و استخوان تحت تأثیر قرار نگرفت. انباشت مس رابطه معکوس با عناصر سرب و کادمیوم داشت.نتیجهگیری: با وجود انباشت عناصر سنگین در منطقه غرب شهرک تخصصی روی، غلظت این عناصر در دام و محصولات دامی تولید شده در حومه شهرک در دامنه حد مجاز قرار داشته و خطری برای مصرفکنندگان ندارد.
جیران عسکری؛ اصلان اگدرنژاد
چکیده
زمینه و هدف: آب زیرزمینی یک منبع مهم آب در جهان بهشمار میرود و مطالعه سطح آب زیرزمینی و شوری آب ریرزمینی برای حفاظت و برنامهریزی در خصوص منابع آب، بهخصوص در مناطق خشک و نیمهخشک مانند ایران اهمیت بهسزایی دارد. انجام آزمایشهای کمی و کیفی، زمانبر و پرهزینه است. بنابراین، استفاده از مدلها برای شبیهسازی کمیت وکیفیت آب زیرزمینی ...
بیشتر
زمینه و هدف: آب زیرزمینی یک منبع مهم آب در جهان بهشمار میرود و مطالعه سطح آب زیرزمینی و شوری آب ریرزمینی برای حفاظت و برنامهریزی در خصوص منابع آب، بهخصوص در مناطق خشک و نیمهخشک مانند ایران اهمیت بهسزایی دارد. انجام آزمایشهای کمی و کیفی، زمانبر و پرهزینه است. بنابراین، استفاده از مدلها برای شبیهسازی کمیت وکیفیت آب زیرزمینی متداول شده است. در دهههای اخیر به سبب پیچیدگی و خصوصیات غیر خطی سیستم-های آب زیرزمینی، مدلهای هوش مصنوعی برای شبیهسازی آبخوانها مورد آزمایش قرار گرفتهاند.مواد و روشها: پژوهش حاضر به منظور شبیهسازی پارامترهای سطح آب زیرزمینی و شوری آب زیرزمینی دشت دزفول- اندیمشک با استفاده از مدلهای ANN و ANN+GA و درنهایت مقایسه نتایج آنها با دادههای اندازهگیری شده، انجام گرفته است. اطلاعات جمعآوری شده برای ورودی به دو مدل شامل دادههای هواشناسی و پارامترهای کیفی آب زیرزمینی طی سالهای 1390 تا 1397 بهصورت ماهانه از 76 چاه میباشد.یافتهها: نتایج نشان داد، مدل بهینه برای شبیهسازی سطح آب زیرزمینی ANN+GA با تابع محرک تانژانت سیگموئید و مدل بهینه برای شبیهسازی شوری آب زیرزمینی ANN+GA با تابع محرک لگاریتم سیگموئید میباشد. بهطوریکه مقدار آمارههای RMSE و MAE کمترین مقدار و بیشترین مقدار را برای مدلهای مذکور دارد (در مرحله آزمون، برای پارامتر سطح آب زیرزمینی مقدار 47/7RMSE=، 5/9 MAE=و 979/0= R2و برای پارامتر شوری آب زیرزمینی مقدار 8/6RMSE=، 47/7 MAE= و 99/0= R2محاسبه گردید).نتیجهگیری: بنابراین بهینهسازی مدل شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از الگوریتم ژنتیک بسیار مفید، موثر و همچنین باعث کاهش خطا و صرفهجویی در زمان و هزینه میگردد.
ایمان شهیدی کاویانی؛ پروانه پیکانپور فرد
چکیده
زمینه و هدف: افزایش جمعیت منجر به گسترش صنایع شده و مدیریت نادرست صنایع منجر به آلودگی اراضی و آسیب های جبران ناپذیر به طبیعت و موجودات زنده می گردد. لذا بررسی نقش مراکز صنعتی در آلودگی محیط زیست و از آن جمله در خاک، یکی از مهمترین اقدامات در زمینه کنترل آلودگی هاست. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی میزان آلودگی خاک سطحی به فلزات سنگین و ...
بیشتر
زمینه و هدف: افزایش جمعیت منجر به گسترش صنایع شده و مدیریت نادرست صنایع منجر به آلودگی اراضی و آسیب های جبران ناپذیر به طبیعت و موجودات زنده می گردد. لذا بررسی نقش مراکز صنعتی در آلودگی محیط زیست و از آن جمله در خاک، یکی از مهمترین اقدامات در زمینه کنترل آلودگی هاست. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی میزان آلودگی خاک سطحی به فلزات سنگین و در معرض صنایع نفت انجام شد. مواد و روشها: در این تحقیق برای اندازه گیری میزان فلزات سنگین در مجموع تعداد 15 نمونه خاک سطحی در سه تکرار و از عمق 30-0 سانتی متری خاک برداشت شد. سنجش عناصر سنگین به روش طیفسنجی پلاسمای جفت شده القایی انجام پذیرفت. یافتهها: بر اساس نتایج میانگین میزان ﻏﻠﻈﺖ عناصر کادمیوم، سرب و مس در خاک میدان نفتی به ترتیب 1±40/2، 91/5±89/8 و 81/52±83/55 میلی گرم در کیلوگرم به دست آمد. نتیجه گیری: میانگین مقادیر فلزات سنگین کادمیوم و مس از میانگین جهانی بالاتر و میانگین مقادیر سرب میانگین جهانی پایین تر به دست آمد. همچنین با توجه به درجه ی سمیت بالای کادمیوم می توان بیشترین خطر ناشی از آلودگی خاک را به کادمیوم اختصاص داد. محاسبه میزان آلودگی هر یک از سه عنصر و برای پنج ایستگاه نمونه گیری نشان داد که خاک منطقه نفتی نسبت به کادمیوم بیش از دو عنصر دیگر دارای آلودگی بوده و صنایع نفت در آلودگی خاک به کادمیوم بیش از دیگر عناصر اثرگذار بوده است. همچنین با محاسبه میزان شاخص های آلودگی خاک در ایستگاه های نمونه برداری شده و مقایسه آن ها نشان داد که همانگونه که انتظار می رفت خاک نواحی بهره برداری و سر چاه نفت نسبت به دیگر نواحی دارای میزان آلودگی شدیدتری بوده و اتخاذ تدابیر زیست محیطی شدیدتری برای این مناطق ضروری است.
گلنار اسدی شیرین؛ مهدی غلامعلی فرد
چکیده
زمینه و هدف: امروزه ارزیابی پیامدهای محیطزیستی، با توجه به مخاطرات جدی دفن نامناسب پسماندها در محیطزیست و جوامع انسانی، گزینههای گوناگونی را برای پیشبرد وضعیت مدیریتی پسماندها و کاهش پیامدهای منفی آنها ارائه میکند. هدف این پژوهش، استفاده از ماتریس ایرانی و RIAM در ارزیابی پیامدهای محیطزیستی برای کاهش پیامدهای محیطزیستی ...
بیشتر
زمینه و هدف: امروزه ارزیابی پیامدهای محیطزیستی، با توجه به مخاطرات جدی دفن نامناسب پسماندها در محیطزیست و جوامع انسانی، گزینههای گوناگونی را برای پیشبرد وضعیت مدیریتی پسماندها و کاهش پیامدهای منفی آنها ارائه میکند. هدف این پژوهش، استفاده از ماتریس ایرانی و RIAM در ارزیابی پیامدهای محیطزیستی برای کاهش پیامدهای محیطزیستی محل دفن پسماند قائمشهر و ارائه گزینههای مناسب به منظور مدیریت کارآمد پسماند برای مسئولین ذیربط این شهر بود. مواد و روش ها: در این مطالعه، موقعیت فعلی محل دفن پسماند شهری قائمشهر با ضوابط محیطزیستی محلهای دفع پسماندهای عادی، مقایسه شدند. همچنین سه سناریوی الف) بازسازی بهداشتی محل دفن ب) بازسازی محل دفن به همراه استقرار کارخانه کمپوست ج) تغییر محل دفن فعلی و احداث یک لندفیل بهداشتی، از جنبههای فیزیکوشیمیایی، بیولوژیکی- اکولوژیکی، اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی با دو روش ماتریس ارزیابی پیامد سریع (RIAM) و ماتریس اصلاحشده لئوپولد (ماتریس ایرانی) بررسی شدند. یافتهها: نتایج نشاندهنده همخوان نبودن با ضوابط محیطزیستی محلهای دفع پسماندهای عادی بود. همچنین نتایج RIAM و ماتریس لئوپولد در سناریوهای بازسازی بهداشتی محل دفن، بازسازی محل دفن به همراه استقرار کارخانه کمپوست، تغییر محل دفن و احداث یک لندفیل بهداشتی به ترتیب 793- و 26/2- ، 387- و 22/2- ، 69- و 76/0- به دست آمد. نتیجه گیری: احداث مکان دفن بهداشتی (گزینه سوم) با توجه به بروز کمترین پیامدهای منفی بر اجزای گوناگون محیطزیست، بهعنوان مطلوبترین گزینه مدیریتی انتخاب شد. ضمن اینکه ادامه روند کنونی دفن حتی با اجرای طرح بهسازی نیز پیامدهای زیانبار محیطزیستی و بهداشتی به همراه دارد.
مجتبی حسن پور؛ حسین خزیمه نژاد
چکیده
چکیده زمینه و هدف: ﺑﯿﺶ از 85 درﺻﺪ ﻓﺎﺿﻼب ﺷﻬﺮی و ﺑﺨﺶ اﻋﻈﻢ فاضلابهای ﺻﻨﻌﺘﯽ را آب ﺗﺸﮑﯿﻞ داده، از این رو ﻓﺎﺿﻼب تصفیهشده میتواند در ﻫﺮ ﺑﺨﺶ از فعالیتها ﮐﻪ ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ آب ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪﮐﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮد. مطالعه حاضر با هدف ارائه راهکار عملی جهت تجدید سفرههای آب زیرزمینی از لحاظ کمی و کیفی در ﻣﻨﺎﻃﻘﯽ ﮐﻪ ﺷﺮاﯾﻂ ...
بیشتر
چکیده زمینه و هدف: ﺑﯿﺶ از 85 درﺻﺪ ﻓﺎﺿﻼب ﺷﻬﺮی و ﺑﺨﺶ اﻋﻈﻢ فاضلابهای ﺻﻨﻌﺘﯽ را آب ﺗﺸﮑﯿﻞ داده، از این رو ﻓﺎﺿﻼب تصفیهشده میتواند در ﻫﺮ ﺑﺨﺶ از فعالیتها ﮐﻪ ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ آب ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪﮐﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮد. مطالعه حاضر با هدف ارائه راهکار عملی جهت تجدید سفرههای آب زیرزمینی از لحاظ کمی و کیفی در ﻣﻨﺎﻃﻘﯽ ﮐﻪ ﺷﺮاﯾﻂ ﺧﺎک و سفرههای آب زﯾﺮزﻣﯿﻨﯽ ﺑﺮای ﺗﻐﺬﯾﻪ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺎ وارد کردن ﻓﺎﺿﻼب تصفیهشده به سفرههای آب زیرزمینی که کیفیت کمتری نسبت به پساب تصفیه شده دارند، انجام گرفت. مواد و روشها: در این مطالعه به منظور تغذیه مصنوعی، معیارهای کیفیت شیمیایی، هدایت هیدرولیکی، ضخامت لایه غیراشباع خاک، توپوگرافی و کاربری اراضی در سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد بررسی قرار گرفت و مناطق عمومی مستعد تغذیه مصنوعی با هدف تغذیهای (افزایش کمی) در اراضی آبخوان دشت بیرجند مشخص گردید. همچنین معیارها با هدف افزایش بهبود کیفیت شیمیایی (افزایش کمی و کیفی) نیز با استفاده از روش ای ان پی و نرمافزار سوپر دسیژن وزندهی گردید؛ بهطوریکه کیفیت شیمیایی موجود آبخوان در اولویت تغذیه مصنوعی قرار گرفت. یافتهها: بر اساس هدف تغذیه ای، 6/63 کیلومترمربع از اراضی در دستهبندی خیلی خوب و 50/56 کیلومترمربع در دستهبندی خوب منطقه قرار گرفتند. همچنین بر اساس هدف بهبود کیفیت شیمیایی، 1/13 کیلومترمربع از اراضی در دسته بندی خیلی خوب و 55/61 کیلومترمربع در دستهبندی خوب قرار گرفتند. در این هدف، پساب تصفیه شده در مناطقی از آبخوان که کیفیت نامناسبی دارد، تزریق میشود تا سبب بهبود کیفیت آن گردد. نتیجهگیری: در این پژوهش با استفاده از مکانیابی مناطق مستعد تغذیه مصنوعی، راهکاری ارائه شد که ضمن تغذیه مناطقی از آبخوان که کیفیت نامناسبی دارد، کیفیت آن را نیز افزایش میدهد. این امر سبب میگردد آب آبخوان برای مصارف کشاورزی، مناسب و کارا گردد. این راهکار منابع با کیفیت بالاتر را برای مصارف شرب و بهداشتی حفظ نماید.
سامان موسوی؛ احد ستوده؛ حمیدرضا عظیمزاده؛ بهمن کیانی
چکیده
زمینه و هدف: سیستم مدیریت زیست محیطی به دنبال ایجاد الزاماتی برای سازمانهاست تا کمترین آسیب را به محیط اطرافشان وارد کنند. یکی از مهمترین جنبههای محیط زیستی نیروگاههای حرارتی، تأثیر بر روی منابع آبی است، زیرا علاوه بر مصرف بالای نیروگاهها، پساب خروجی از نیروگاهها نیز در طی فرآیند تولید، به انواع آلایندهها آلوده میگردد. ...
بیشتر
زمینه و هدف: سیستم مدیریت زیست محیطی به دنبال ایجاد الزاماتی برای سازمانهاست تا کمترین آسیب را به محیط اطرافشان وارد کنند. یکی از مهمترین جنبههای محیط زیستی نیروگاههای حرارتی، تأثیر بر روی منابع آبی است، زیرا علاوه بر مصرف بالای نیروگاهها، پساب خروجی از نیروگاهها نیز در طی فرآیند تولید، به انواع آلایندهها آلوده میگردد. مطالعه حاضر با هدف بررسی کمّی و کیفی جنبه های نافذ بر منابع آب مصرفی نیروگاه حرارتی و ارائه راهکارهای مدیریتی آن انجام شد. مواد و روشها: پارامترهای کیفی پساب صنعتی نیروگاه در طول سال 1394 پایش شد تا در صورت عدم تطابق در غلظت آلایندهها با استاندارد، ارزیابیهای لازم صورت گیرد. بدین منظور، از نمونههای پساب صنعتی که پس از خنثی شدن به حوضچه تبخیر تخلیه میشود، اندازهگیری صورت گرفت. از آزمون Kolmogorov-Smirnov برای مقایسه آلایندههای پساب صنعتی با استاندارد محیطزیست استفاده شد. جنبههای نافذ بر اتلاف و آلودهسازی منابع آبی مصرفی نیروگاه با تکیه بر روش ارزیابی ریسک آنالیز مقدماتی خطر و ویلیام فاین شناسایی و اقدامات مؤثر جهت کاهش و پایش جنبههای شناسایی شده صورت گرفت. یافتهها: بر اساس نتایج مطالعه، پساب صنعتی با سطح اطمینان 99 درصد با لحاظ استاندارد محیط زیستی، فاقد آلودگی به عناصر سنگین است. از میان ریسکهای تأثیرگذار بر منابع آبی، 77 ریسک با اولویت پایین، 60 ریسک با اولویت متوسط و 13 ریسک با اولویت بالا شناسایی شدند. بخش تصفیهخانه شیمی و واحد بخار، بیشترین تعداد ریسکهای شناسایی شده را شامل شدند. از میان استراتژیهای کنترل ریسک، کاهش شدت ریسک با 73 درصد مؤثرترین استراتژی انتخابی است. 14 درصد استراتژیها مربوط به حذف، 10 درصد مربوط به انتقال و 3 درصد مربوط به پذیرش ریسک بود. نتیجهگیری: تلفیق روشهای ارزیابی ریسک و اندازه گیری غلظت آلاینده های محیط زیستی با نظام مند ساختن فرآیند شناسایی جنبهها، میتوانند موجب افزایش دقت و صحت نتایج برآورد ریسک شوند.
دامون کتابی؛ رضا اسماعیلی؛ حسین علیدادی؛ رویا پیروی؛ فاطمه جولایی
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی هوا به عنوان یکی از نگرانیهای عصر حاضر، علاوه بر تخریب محیط و خسارات اقتصادی، سلامت انسان را با مخاطرات جدی روبهرو کرده است. پایش مداوم کیفیت هوا جهت تعیین آلایندهها و شناسایی منابع انتشار آنها نیز یکی از راهکارهای اساسی برای کنترل آلودگی هوا به شمار میرود. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی کیفیت بهداشتی هوای شهر ...
بیشتر
زمینه و هدف: آلودگی هوا به عنوان یکی از نگرانیهای عصر حاضر، علاوه بر تخریب محیط و خسارات اقتصادی، سلامت انسان را با مخاطرات جدی روبهرو کرده است. پایش مداوم کیفیت هوا جهت تعیین آلایندهها و شناسایی منابع انتشار آنها نیز یکی از راهکارهای اساسی برای کنترل آلودگی هوا به شمار میرود. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی کیفیت بهداشتی هوای شهر مشهد و معرفی آلاینده مسئول در سال 1394 انجام شد. مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، غلظت آلایندههای هوا شامل منواکسیدکربن، دیاکسید گوگرد، دیاکسید نیتروژن، ذرات معلق کوچکتر از 2/5 و 10 میکرون و ازن در سه گروه ایستگاههای شهری، حومه شهری و ایستگاههای ترافیکی طی سال 1394 اندازهگیری شدند. بر مبنای شاخص کیفیت هوا (AQI)، کیفیت هوا در گروههای خوب، متوسط، غیر بهداشتی برای گروههای حساس، غیر بهداشتی، خیلی غیر بهداشتی و خطرناک طبقهبندی شد. یافتهها: از مجموع 365 روز در سال 1394، 12/8 درصد هوای پاک، 74 درصد هوای سالم و 12/6 درصد هوای ناسالم برای گروههای حساس بود، به عبارتی هوای شهر مشهد در 13 درصد ایام هوای پاک، 74/5 درصد هوای سالم و 12/5 درصد در شرایط ناسالم برای گروههای حساس داشته است. نتیجه گیری: نتایج بررسیها نشان داد آلاینده اصلی در سال 1394، ذرات معلق کوچکتر از 2/5 میکرون بوده است.
مینا مرتضوی؛ طاهر شهریاری؛ فرزانه فنائی؛ بهنام باریک بین
چکیده
زمینه و هدف: تضمین پایداری کمی و کیفی آب آشامیدنی در سیستم های آبرسانی یکی از ارکان اساسی برنامه های مدیریت کیفیت آب می باشد. برنامه ایمنی آب رویکردی نظام مند بوده که با تاکید بر پیشگیری از آلودگی آب از حوزه آبریز تا نقطه مصرف، تضمین کننده تأمین مداوم آب سالم برای مصرف کنندگان می باشد. موادو روش ها: در این مطالعه از نرم افزار WSP-QA TOO به ...
بیشتر
زمینه و هدف: تضمین پایداری کمی و کیفی آب آشامیدنی در سیستم های آبرسانی یکی از ارکان اساسی برنامه های مدیریت کیفیت آب می باشد. برنامه ایمنی آب رویکردی نظام مند بوده که با تاکید بر پیشگیری از آلودگی آب از حوزه آبریز تا نقطه مصرف، تضمین کننده تأمین مداوم آب سالم برای مصرف کنندگان می باشد. موادو روش ها: در این مطالعه از نرم افزار WSP-QA TOO به عنوان یک راهنما به منظور ارزیابی وضعیت ایمنی و شناسایی نقاط آسیب پذیر سیستم آبرسانی شهر تربت جام استفاده گردید. به این منظور اطلاعات ضروری هم راستا با رویکرد WSP، با استفاده از مستندات موجود در شرکت آب و فاضلاب و سازمان های مربوطه و مصاحبه با کارشناسان این سازمان ها تکمیل و آنالیز آنها توسط نرم افزار در محیط اکسل صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که با کسب 159 امتیاز از مجموع امتیازات بررسی شده، تنها 14/36% مطابقت بین رویکرد موجود در سیستم آبرسانی شهر تربت جام با رویکرد ارائه شده توسط سازمان جهانی بهداشت وجود دارد. که در این میان، مرحله دستورالعمل های مدیریتی با 67/66 %، بیشترین و تشکیل گروه WSP با 10 % کمترین میزان اجرای هماهنگ با برنامه را به خود اختصاص داده است. نتیجه گیری: به دلیل کارایی ناکافی رویکرد مرسوم کنترل کیفیت آب که به جای پیشگیری از ایجاد آلودگی تنها به تشخیص آن می پردازد، پتانسیل ایجاد آلودگی های مختلف در سامانه آبرسانی به خصوص از طریق نقاط آسیب پذیر سیستم وجود دارد. بنابراین برنامه ریزی به منظور اجراء و توسعه برنامه ایمنی آب به عنوان یک روش اساسی برای رسیدن به هدف سلامت آب می باشد.
بهزاد جمشیدی؛ یاسر طهماسبی بیرگانی؛ محمد جعفرپور؛ نادعلی علوی بختیاروند؛ علی اکبر بابایی؛ علی حقیقی؛ غلامرضا گودرزی
چکیده
چکیده زمینه و هدف: افزایش روزافزون جمعیت و تراکم شهرنشینی و در نتیجه افزایش سطوح نفوذ ناپذیر، منجر به افزایش حجم رواناب های شهری شده است. رخداد بارش ها باعث تغییر در کیفیت رواناب و وررد آلاینده ها می گردد. استفاده از مدلهای شبیه سازی راهی مناسب برای آگاهی از میزان پارامترهای کیفی رواناب می باشد. در این مطالعه کیفیت روانابهای شهر شوشتر ...
بیشتر
چکیده زمینه و هدف: افزایش روزافزون جمعیت و تراکم شهرنشینی و در نتیجه افزایش سطوح نفوذ ناپذیر، منجر به افزایش حجم رواناب های شهری شده است. رخداد بارش ها باعث تغییر در کیفیت رواناب و وررد آلاینده ها می گردد. استفاده از مدلهای شبیه سازی راهی مناسب برای آگاهی از میزان پارامترهای کیفی رواناب می باشد. در این مطالعه کیفیت روانابهای شهر شوشتر و تعیین ضرایب هیدرولیکی و هیدرولوژیکی با استفاده از مدل SWMM بررسی گردید. مواد و روشها: دو واقعه بارش شهر شوشتر در سال 95 برای انجام فرآیند واسنجی و اعتبار سنجی مدل در نظر گرفته شد و پارامتر های مرتبط با واقعه بارش اول در نقطه خروجی سیستم جمع آوری رواناب اندازه گیری شد. واسنجی کمی و کیفی مدل با استفاده از بارش اول و اعتبار سنجی مدل با استفاده از بارش دوم انجام گردید. یافتهها: در واسنجی بخش هیدرولیکی، مقادیر میانگین نفوذ ناپذیری، شیب، عرض زیرحوضه و ضریب مانینگ به ترتیب 50%، 75%، 25 متر و 013/0 تخمین زده شدند. در بخش کیفی نیز ضرایب معادلات Build-up برای TSS، COD و Zn به ترتیب (95، 25)، (48، 1) و (1 ، 09/0) و ضرایب معادلات Wash-off برای این پارامترها به ترتیب (21/0، 8/0)، (2/0، 8/0) و (19/0، 78/0) تخمین زده شدند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که واسنجی دقیق مدل، توانایی مدل را در پیش بینی پارامترهای کمی و کیفی در بارش های بعدی برای منطقه مورد مطالعه افزایش می دهد. نتایج نشان می دهد، مدل سازی ابزاری قدرتمند جهت بهبود مدیریت رواناب می باشد.