میترا غلامی؛ مجتبی داودی؛ سیمین ناصری؛ امیرحسین محوی؛ مهدی فرزادکیا؛ علی اسرافیلی؛ حسین علیدادی
چکیده
زمینه و هدف: ترکیبات فنلی از جمله آلایندههای مقاوم به تجزیه بیولوژیک هستند و حذف موثر آن ها از محیط آب و فاضلاب از نظر بهداشتی و زیست محیطی دارای اهمیت است. مطالعه حاضر با هدف بررسی کارایی فرآیند اکسیداسیون الکتروشیمیایی در حذف ترکیبات فنلی با استفاده از یک رآکتور دوقسمتی جریان مداوم انجام شد. روشکار: رآکتوری حاوی آندهای کاتالیستی ...
بیشتر
زمینه و هدف: ترکیبات فنلی از جمله آلایندههای مقاوم به تجزیه بیولوژیک هستند و حذف موثر آن ها از محیط آب و فاضلاب از نظر بهداشتی و زیست محیطی دارای اهمیت است. مطالعه حاضر با هدف بررسی کارایی فرآیند اکسیداسیون الکتروشیمیایی در حذف ترکیبات فنلی با استفاده از یک رآکتور دوقسمتی جریان مداوم انجام شد. روشکار: رآکتوری حاوی آندهای کاتالیستی SnO2-Sb، کاتدهای آهن و یک جداساز سلولزی برای تفکیک محفظه آند از محفظه کاتد استفاده شد. تأثیر متغیرهای غلظت اولیه فنل (88/40-12/14 میلیگرم بر لیتر)، زمان ماند (77/82-23/32 دقیقه) و شدت جریان برق (42/0-18/0 آمپر) بر کارایی حذف و غلظت باقیمانده TPh و انرژی مصرفی با استفاده از متدولوژی سطح پاسخ تعیین شد. یافتهها:کارایی حذف TPh بیش از همه به فاکتور زمان ماند و پس از آن به ترتیب به شدت جریان برق و غلظت اولیه آلاینده وابسته بود. غلظت اولیه آلاینده، مهمترین عامل مؤثر بر غلظت باقیمانده TPh در پساب تعیین شد. انرژی مورد نیاز (kWh m‒3) عمدتاً توسط فاکتور زمان ماند و سپس شدت جریان برق کنترل شد و مستقل از غلظت اولیه آلاینده بود. تحت شرایط بهینه، کارایی حذف TPh 21/93% بهدست آمد که با مصرف انرژی 40/34 کیلووات ساعت بر متر مکعب حاصل شد. در این شرایط، باقیمانده ترکیبات فنلی در پساب خروجی از رآکتور در سطح 1 میلیگرم بر لیتر قرار داشت که با استاندارد تعیین شده توسط سازمان حفاظت محیط زیست ایران برای تخلیه به آبهای سطحی همخوانی داشت. نتیجهگیری:فرآیند الکترواکسیداسیون با جداساز سلولزی کارایی بسیار بالایی برای حذف ترکیبات فنلی دارد و قادر است حدود مجاز تخلیه پساب به محیط را برآورده کند. نوع مقاله: مقاله پژوهشی
مجید کرمانی؛ سودا فلاح جوکندان؛ مینا آقائی؛ محسن دولتی
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین خطرات ناشی از گسترش روزافزون و بیرویه شهرها، توسعه اقتصادی و مصرف انرژی در قرن اخیر، آلودگی هوا میباشد که با روند افزایشی در شهرهای بزرگ، به طور جدی سلامت ساکنین را تهدید میکند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثرات بهداشتی و برآورد تعداد موارد مرگ و بیماری ناشی از بیماریهای قلبی عروقی، سکته قلبی و بیماری ...
بیشتر
زمینه و هدف: یکی از مهمترین خطرات ناشی از گسترش روزافزون و بیرویه شهرها، توسعه اقتصادی و مصرف انرژی در قرن اخیر، آلودگی هوا میباشد که با روند افزایشی در شهرهای بزرگ، به طور جدی سلامت ساکنین را تهدید میکند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثرات بهداشتی و برآورد تعداد موارد مرگ و بیماری ناشی از بیماریهای قلبی عروقی، سکته قلبی و بیماری انسداد مزمن ریوی منتسب به آلایندههای PM10، PM2.5 و SO2 در کلان شهر تهران در سال 1392 با استفاده از مدل AirQ انجام شد. روشکار:در این مطالعه مقطعی، دادههای مورد نیاز از سازمان محیط زیست و شرکت کنترل کیفیت هوای شهر تهران اخذ گردید. این دادهها توسط نرم افزار Excel پردازش گردید و بدین ترتیب اطلاعات پردازش شده به مدل AirQ وارد شد. سپس خطر نسبی، بروز پایه و جزء منتسب برآورد شده و در نهایت نتایج کلی به صورت موارد مرگ و بیماری در قالب جداول و نمودار ارائه شد. یافته ها: بر اساس نتایج مطالعه، متوسط غلظت سالیانه آلایندههای PM10، PM2.5 و SO2 به ترتیب برابر با 73، 43 و 41 میکروگرم در متر مکعب بود که به ترتیب تقریباً 3/65، 4/3 و 2/05 برابر استاندارد ملی هوای پاک ایران و رهنمود سازمان جهانی بهداشت میباشد. موارد کل مرگ منتسب به آلایندههای PM10، PM2.5و SO2 به ترتیب حدود 2187، 2842 و721 مورد بود که این میزان به ترتیب 3/65، 4/75 و 1/20 درصد از کل مرگهای این شهر (به غیر از تصادفات) را به خود اختصاص داده است. نتیجه گیری: نتایج نشانگر اثرات بهداشتی منتسب به آلایندههای ذرات معلق و دی اکسید گوگرد شامل کل مرگ، مرگهای قلبی- عروقی، تنفسی، بستری در بیمارستان به دلیل بیماری انسداد مزمن ریوی و سکته قلبی در کلان شهر تهران بود که حاکی از افزایش آلایندههای مذکور و آلودگی هوای ناشی از آنها در هوای شهر تهران است که نیازمند توجه هر چه بیشتر مسئولین و متخصصین امر جهت کنترل آلودگی هوا میباشد.
بهنام سپهرنیا؛ آزاده نویدمهر؛ فضل الله چنگانی
چکیده
زمینه و هدف: یکی از منابع تولید مواد زائد شهری، بیمارستانها و مراکز بهداشتیدرمانی است. در حال حاضر در کشور ما اطلاع دقیقی از کمیت و کیفیت پسماندهای تولیدی در مراکز بهداشتی درمانی در دسترس نمیباشد و متخصصان برای برنامهریزی و مدیریت اصولی و صحیح پسماندهای تولیدی در این مراکز مجهولات بسیاری پیش روی خود دارند. روش کار: این مطالعه ...
بیشتر
زمینه و هدف: یکی از منابع تولید مواد زائد شهری، بیمارستانها و مراکز بهداشتیدرمانی است. در حال حاضر در کشور ما اطلاع دقیقی از کمیت و کیفیت پسماندهای تولیدی در مراکز بهداشتی درمانی در دسترس نمیباشد و متخصصان برای برنامهریزی و مدیریت اصولی و صحیح پسماندهای تولیدی در این مراکز مجهولات بسیاری پیش روی خود دارند. روش کار: این مطالعه توصیفی مقطعی و کاربردی طی سالهای 94-1391 در 25 مرکز بهداشتی درمانی جنوب تهران انجام شد. در این مطالعه با بررسی 250 چکلیست که در فصول مختلف و توسط کارشناسان بهداشت محیط تنظیم شدند، میزان تولید پسماندهای عادی و عفونی در مراکز بهداشتی درمانی تعیین شد. یافتهها: سرانه وزنی تولید پسماند در مراکز بهداشتی درمانی 41 گرم به ازای هر نفر مراجعه کننده تعیین شد. از این میزان 22/5 گرم را پسماند عادی و 18/6 گرم را پسماند عفونی تشکیل میداد. سرانه حجمی تولید پسماند 0/07 لیتر پسماند عادی و 0/056 لیتر پسماند عفونی-خطرناک بود. پسماندهای عفونی- خطرناک دارای دانسیته Kg/m3 329 و پسماندهای عادی Kg/m3 320 بودند. نتیجه گیری: میزان تولید پسماند در مراکز بهداشتی - درمانی با توجه به نوع فعالیت این مراکز که بیشتر جنبه اداری و آموزشی دارد، پایینتر از حدی است که بتواند چالش جدی پیش روی مدیریت پسماند در این مراکز قرار دهد. ضعف در تفکیک پسماندها و عدم جلوگیری از اختلاط پسماند عادی و عفونی، لزوم آموزش به پرسنل و نظارت بیشتر را میطلبد. بهترین عملکرد سیستم مدیریت پسماند در این مراکز در خصوص دفع ایمن و صحیح زائدات نوک تیز در ظروف ایمن است.
غلامرضا جاهد؛ فاطمه عموزاد خلیلی؛ آذر محمدی؛ ناهیده جلالی
چکیده
زمینه و هدف: بروز بیماریهای ناشی از خوردن مواد غذایی در اثر میکروارگانیسمها، یکی از مشکلات عمده سلامت عمومی جوامع مختلف است و از آنجاییکه وظیفه طبخ غذا اغلب به عهده زنان است و آنها نیاز دارند اطلاعات جامعی درباره سلامت و ایمنی مواد غذایی داشته باشند، از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی آگاهی و نگرش زنان خانهدار شهر بهشهر درباره ...
بیشتر
زمینه و هدف: بروز بیماریهای ناشی از خوردن مواد غذایی در اثر میکروارگانیسمها، یکی از مشکلات عمده سلامت عمومی جوامع مختلف است و از آنجاییکه وظیفه طبخ غذا اغلب به عهده زنان است و آنها نیاز دارند اطلاعات جامعی درباره سلامت و ایمنی مواد غذایی داشته باشند، از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی آگاهی و نگرش زنان خانهدار شهر بهشهر درباره بهداشت و ایمنی مواد غذایی انجام شد. روشکار: در این مطالعه مقطعی و توصیفی- تحلیلی که در سال 1391 انجام شد، آگاهی و نگرش 350 نفر از زنان خانهدار شهر بهشهر درباره بهداشت و ایمنی مواد غذایی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامهای که حاوی دو بخش آگاهی و نگرشی بود، استفاده شد. دادهها پس از گردآوری با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه18) و آزمون ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. میزان p کمتر از 0/05 معنیدار در نظر گرفته شد. یافتهها: میانگین نمره میزان آگاهی زنان خانهدار از دامنه عددی صفر تا 12 بود که میانگین نمره میزان آگاهی آنها در این مطالعه 16/6 بهدست آمد و میتوان گفت که میزان آگاهی زنان در حد متوسط بود. نمره میزان نگرش زنان میتواند عددی بین 10 تا 40 باشد که میانگین نمره میزان نگرش زنان مورد مطالعه 33/12 محاسبه شد. همچنین ارتباط معناداری بین تحصیلات و میزان آگاهی و نگرش مشاهده شد (0/05>p)، اما بین سن و میزان آگاهی و نگرش ارتباط معناداری وجود نداشت (0/05>p). نتیجهگیری: آگاهی و نگرش زنان خانهدار شهر بهشهر درباره بهداشت و ایمنی مواد غذایی در حد متوسط میباشد و ضروری است در جهت ارتقاء آگاهی و تغییر در نگرش زنان خانهدار در ارتباط با بهداشت و ایمنی مواد غذایی تلاش شود.
مجید میرزابیگی؛ عباس عباس نیا؛ مژگان ناجی؛ جواد سلیمی؛ مجتبی سجادی؛ اسماعیل حراسی؛ امیرحسین محوی
چکیده
زمینه و هدف: دسترسی به آب آشامیدنی سالم، یکی از شاخصهای بهداشتی تعیین شده توسط سازمان جهانی بهداشت و مورد توجه مسئولین ذیربط جوامع مختلف میباشد، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان فلزات سنگین و مقایسه آن با استانداردهای ملی و بینالمللی انجام شد. روشکار: در این مطالعه توصیفی - مقطعی نمونههای آب آشامیدنی بر اساس روش استاندارد ...
بیشتر
زمینه و هدف: دسترسی به آب آشامیدنی سالم، یکی از شاخصهای بهداشتی تعیین شده توسط سازمان جهانی بهداشت و مورد توجه مسئولین ذیربط جوامع مختلف میباشد، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان فلزات سنگین و مقایسه آن با استانداردهای ملی و بینالمللی انجام شد. روشکار: در این مطالعه توصیفی - مقطعی نمونههای آب آشامیدنی بر اساس روش استاندارد از 41 منبع تأمین کننده اصلی آب شرب در روستاهای شهرستان تربتحیدریه تهیه و به آزمایشگاه ارسال شد. نمونههای مورد نظر با دستگاه جذب اتمی کوره گرافیت AA240FS مورد آنالیز قرار گرفت. در نهایت دادهها با استفاده از نرمافزار Arc-GIS v10.3 و Excel v.2010 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: میانگین غلظت فلزات کادمیوم، سرب و کروم در چاههای آب شرب مناطق روستایی شهرستان تربتحیدریه به ترتیب 0/17±0/59، 1/7±1/8 و 33/4±33/5 میکروگرم در لیتر و در محدوده استاندارد بود. اما حداکثر غلظت فلز کروم در 11 روستا بیشتر از مقدار مجاز تعیین شده سازمان جهانی بهداشت و استاندارد ملی بود. نتیجهگیری: میانگین غلظت فلزات اندازهگیری شده در بیشتر چاههای مورد بررسی روستاهای تربتحیدریه پایینتر از مقدار مجاز تعیین شده سازمان جهانی بهداشت میباشد، اما در مناطقی که حداکثر غلظت این فلزات بالاتر از حد مجاز تعیین شده میباشد، پیشنهاد میشود مطالعهای در خصوص تعیین بیماریهای مرتبط با این فلزات و مطالعهای جامعتر در فصول کمآبی و پرآبی انجام شود.
علیرضا احسان زاده؛ فرهاد نژادکورکی؛ ستار خدادوستان
چکیده
زمینه و هدف: ذرات معلق موجود در هوا با منشأ طبیعی و انسانی، تأثیرات قابل توجهی بر آبوهوا، محیط زیست و سلامت انسان دارند. مطالعات اپیدمیولوژیک متعددی نشان دادهاند که بین غلظت ذرات معلق با نتایج نامطلوب بهداشتی مختلف ارتباط مستقیمی وجود دارد، لذا مطالعه حاضر با هدف کلی تعیین مهمترین پارامترهای تأثیرگذار بر غلظت PM10 ایستگاه تجریش ...
بیشتر
زمینه و هدف: ذرات معلق موجود در هوا با منشأ طبیعی و انسانی، تأثیرات قابل توجهی بر آبوهوا، محیط زیست و سلامت انسان دارند. مطالعات اپیدمیولوژیک متعددی نشان دادهاند که بین غلظت ذرات معلق با نتایج نامطلوب بهداشتی مختلف ارتباط مستقیمی وجود دارد، لذا مطالعه حاضر با هدف کلی تعیین مهمترین پارامترهای تأثیرگذار بر غلظت PM10 ایستگاه تجریش تهران و ایجاد مدل برآوردگر PM10 انجام شد. روشکار: در مطالعه حاضر یک مدل با استفاده از رگرسیون مؤلفه های اصلی (PCR) برای بررسی ارتباط بین غلظت ساعتی ذرات معلق کوچکتر از 10 میکرون با پارامترهای هواشناسی (سرعت و جهت باد، فشار، رطوبت و دمای هوا) و آلودگی هوای (CO، NO2، SO2، NOx، NMHC و THC) ایستگاه تجریش شهر تهران مربوط به دوره زمانی 1385 تا 1390 ارائه شد. نتایج ارزیابی عملکرد مدل PCR در مرحله آموزش و آزمون با استفاده از شاخصهای آماری RMSE، MAE، R و IA مورد سنجش قرار گرفت. یافتهها: نتایج ورود مؤلفههای اصلی به مدل رگرسیون چندگانه نشان داد که مهمترین متغیر مؤثر بر غلظت PM10، دمای هوا و سرعت باد میباشند. همچنین آلایندههای CO و SO2 عوامل تشدید کننده PM10 هستند. نتایج نشان داد مدل PCR در مرحله آزمون قابلیت تخمین 41 درصد مقادیر PM10 را دارد. نتیجهگیری: نتایج تحلیل رگرسیون مؤلفههای اصلی نشان داد که پارامترهای هواشناسی از عوامل مؤثر بر کاهش غلظت PM10 در محدوده ایستگاه تجریش میباشند.
سهیل سبحان اردکانی؛ بهاره بابایی
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از اسباببازی در رشـد و تحول کودکان نقش اسـاسی دارد. کودکان بهدلیل استفاده از اسباببازیهای آلوده به فلزات سنگین ممکن است در خطر ابتلا به انواع بیماری قرارگیرند. از اینرو کنترل کیفیت اسباببازی حایز اهمیت است. لذا این پژوهش با هدف بررسی فلزات سنگین آرسنیک، سرب، کادمیوم و کروم در اسباببازیهای پلاستیکی ...
بیشتر
زمینه و هدف: استفاده از اسباببازی در رشـد و تحول کودکان نقش اسـاسی دارد. کودکان بهدلیل استفاده از اسباببازیهای آلوده به فلزات سنگین ممکن است در خطر ابتلا به انواع بیماری قرارگیرند. از اینرو کنترل کیفیت اسباببازی حایز اهمیت است. لذا این پژوهش با هدف بررسی فلزات سنگین آرسنیک، سرب، کادمیوم و کروم در اسباببازیهای پلاستیکی تولید داخل و وارداتی عرضهشده در بازار شهر همدان در سال 1394 انجام یافت.مواد و روشها: پس از تهیه 30 نمونه اسباببازی، مراحل آمادهسازی و هضم آنها در آزمایشگاه انجام یافت غلظت عناصر در نمونهها توسط دستگاه جذب اتمی خوانده شد. پردازش آماری دادهها نیز توسط نرمافزار SPSS انجام یافت.یافتهها: نتـایج نشانداد که بیشینه میانگین غلظت عناصـر برحسب میلیگرم در کیلوگرم در نمونههای اسباببازی تولید داخل و وارداتی بهترتیب با 5/41±6/20 و 2/12±7/58 مربوط به عناصر کروم و سرب میباشد. همچنین میانگین غلظت هیچکدام از عناصر بیشتر از رهنمودهای سازمان ملی استاندارد ایران و کمیسیون اروپا نمیباشد. نتیجهگیری: هرچند نتایج این پژوهش بیانگر عدم تجاوز میانگین غلظت عناصر مورد بررسی در نمونههای اسباببازی است، اما با توجه به اینکه مواد شیمیایی موجود در اسباببازیها در اثر لیسیدن، جویدهشدن و بلعیدن آنها توسط کودکان به بدن وارد میشود، در صورت غیر استاندارد بودن اسباببازی احتمال قرارگرفتن کودکان در معرض مخاطره فلزات سنگین وجود دارد. از اینرو نسبت به پایش مداوم آلایندهها از جمله فلزات سنگین در انواع اسباب بازی عرضهشده در کشور بهمنظور حفظ سلامت کودکان توصیه میشود.
کژال کاکایی؛ علیرضا ریاحی بختیاری
چکیده
زمینه و هدف: دفن در انتهای سلسله مراتب دفع پسماند قرار دارد، ولی اجتناب کامل از آن امکانپذیر نیست. از طرفی دفن، هنوز معمولترین روش برای دفع مواد زائد جامد است. در این میان ارزیابی اثرات محیط زیستی (EIA) به عنوان راهکاری جهت به حداقل رساندن اثرات منفی دارای اهمیت است. مطالعه حاضر با هدف چگونگی وضعیت محل دفن پسماند همدان انجام شد. روشکار:در ...
بیشتر
زمینه و هدف: دفن در انتهای سلسله مراتب دفع پسماند قرار دارد، ولی اجتناب کامل از آن امکانپذیر نیست. از طرفی دفن، هنوز معمولترین روش برای دفع مواد زائد جامد است. در این میان ارزیابی اثرات محیط زیستی (EIA) به عنوان راهکاری جهت به حداقل رساندن اثرات منفی دارای اهمیت است. مطالعه حاضر با هدف چگونگی وضعیت محل دفن پسماند همدان انجام شد. روشکار:در این راستا ارزیابی اثرات محیط زیستی محل دفن پسماند همدان با روش ماتریس ارزیابی سریع اثرات محیط زیستی (RIAM) مبتنی بر بازدیدهای میدانی و جمعآوری اطلاعات از منابع متعدد در سال 1393 انجام پذیرفت و گزینه دفن حال حاضر همدان در روش ماتریس RIAM براساس اجزای محیط زیستی (فیزیکی- شیمیایی، بیولوژیکی- اکولوژیکی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی- عملیاتی) انجام شد. یافته ها:بر اساس نتایج مطالعه، گزینه ادامه روند کنونی دفن با امتیاز محیط زیستی (ES) 1311- بیشترین اثرات منفی را داشت که بیشترین امتیاز منفی مربوط به اجزای فیزیکی- شیمیایی (768-) و کمترین امتیاز منفی مربوط به اجزای اجتماعی- فرهنگی (40-) بهدست آمد. نتیجهگیری:ادامه دفن به شیوه کنونی از لحاظ بهداشتی غیر قابل قبول و ادامه روند کنونی با آسیب های محیط زیستی شدید همراه است.