عزیزه شجراوی؛ عاطفه چمنی؛ سهیل سهیل سبحان اردکانی
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی هوایِ ناشی از ذراتمعلق، بهویژه در مادران باردار میتوانند بر سلامت مادر و جنین اثرات مخربی داشته باشند. از اینرو، هدف این مطالعه بررسی تأثیر ذراتمعلق بر سطح هورمون تحریککنندهی تیروئید در مادران باردار شهر اهواز انجام شد.مواد و روش ها: دادههای مربوط به مقادیر ذراتمعلق از محصول عمق نوری آئروسل سنجنده ...
بیشتر
زمینه و هدف: آلودگی هوایِ ناشی از ذراتمعلق، بهویژه در مادران باردار میتوانند بر سلامت مادر و جنین اثرات مخربی داشته باشند. از اینرو، هدف این مطالعه بررسی تأثیر ذراتمعلق بر سطح هورمون تحریککنندهی تیروئید در مادران باردار شهر اهواز انجام شد.مواد و روش ها: دادههای مربوط به مقادیر ذراتمعلق از محصول عمق نوری آئروسل سنجنده مودیس و بهصورت میانگین پنج ساله اول فروردین 1398 تا اسفند 1402 استخراج شد. سطح هورمون تحریککننده تیروئید نیز در 78 مادر غربالشده در سه ماهه سوم بارداری با استفاده از آزمایشهای بیوشیمیایی اندازهگیری و درنهایت رابطه آنها با دادههای ذراتمعلق محل سکونت هر مادر با استفاده از رگرسیون وزنی جغرافیایی مورد پردازش قرار گرفت.یافتهها: متوسط سطح هورمون تحریک کنندهی تیروئید در افراد مورد مطالعه برابر با 57/6 میلی واحد بر لیتر و در محدوده 30/0 تا حداکثر 3/39 میلی واحد بر لیتر قرار داشت که از محدوده های طبیعی در مادران باردار، بیشتر است. مقادیر عمق نوری آئروسل طی دورهی پنج ساله در محدوده ی 28/0 تا 39/0 و در محل سکونت مادران باردار بیشتر از 30/0 بهدست آمد که آلودگی بالای هوا به ذراتمعلق را نشان داد. نتایج مدل رگرسیون نیز نشان داد که حدود 61 درصد از تغییرات سطوح هورمون تحریک کنندهی تیروئید تحت تأثیر میانگین پنجساله ذراتمعلق اتمسفر بوده است. نتیجهگیری: غلظت بالای ذراتمعلق در برخی نقاط شهر اهواز میتواند تأثیرات منفی بر سلامت مادران باردار داشته باشد. از اینرو، نظارت مداوم بر کیفیت هوا و ارائه مراقبتهای ویژه در دوران بارداری در این شهر توصیه میشود.
امیر فرح نسب؛ عاطفه چمنی؛ راضیه رحیمی
چکیده
زمینه و هدف: پرندگان، بهویژه گونههای مقیم، از جمله پایشگرهای ارزشمند آلودگی عناصر بالقوه سمی در محیطهای آبی محسوب میشوند. این موجودات، بهعنوان نمایندگان بارز برای ارزیابی سلامت محیطزیست، اهمیت زیادی دارند. در این مطالعه، غلظت عناصر بالقوه سمی (روی، مس، کادمیوم، سرب، سلنیوم و آرسنیک) در پر چنگر نوک سرخ (Gallinula chloropus) در رودخانه ...
بیشتر
زمینه و هدف: پرندگان، بهویژه گونههای مقیم، از جمله پایشگرهای ارزشمند آلودگی عناصر بالقوه سمی در محیطهای آبی محسوب میشوند. این موجودات، بهعنوان نمایندگان بارز برای ارزیابی سلامت محیطزیست، اهمیت زیادی دارند. در این مطالعه، غلظت عناصر بالقوه سمی (روی، مس، کادمیوم، سرب، سلنیوم و آرسنیک) در پر چنگر نوک سرخ (Gallinula chloropus) در رودخانه ی زایندهرود مورد ارزیابی قرار گرفت. مواد و روشها: 30 عدد نمونه در نواحی مختلف در امتداد مسیر مورد مطالعه، زنده گیری، نمونه برداری و رها سازی گردید. از روش هضم اسیدی جهت آماده سازی نمونههای پر استفاده شد. قرائت غلظت عناصر در نمونهها توسط دستگاه ICP-MS انجام گرفت. یافتهها: بر اساس نتایج بهدستآمده میانگین غلظت عناصر روی، مس، کادمیوم، سرب، سلنیوم و آرسنیک به ترتیب 59/07، 10/73، 0/49، 5/52، 2/33، 2/38 و2/66 میکروگرم/گرم به دست آمدند. با توجه به سطح آستانه ی عناصر، وضعیت کادمیوم، سرب، آرسنیک و سلنیوم را میتوان نامطلوب گزارش کرد. از آن جا که منطقه ی مورد مطالعه در مسیر خروجی چندین پساب صنعتی و فاضلاب انسانی قرار دارد؛ میتوان حضور عناصر مورد مطالعه در پر چنگر نوک سرخ را به این منابع آلودگی نسبت داد. نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش نشان میدهد که چنگر نوک سرخ میتواند بهعنوان شاخصی برای سنجش غلظت عناصر بالقوه سمی مورداستفاده قرار گیرد. این یافتهها، تأکیدی بر اهمیت ارزیابی آثار محیط زیستی فعالیتهای انسانی بر منابع آبی است.
معصومه کوهی؛ عاطفه چمنی
چکیده
زمینه و هدف: زایندهرود، تنها رودخانه دائمی فلات مرکزی ایران است. این رودخانه در معرض تخلیه گسترده فاضلاب و پساب از چندین منبع آلودگی نقطهای و غیر نقطهای قرار گرفته است. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف بررسی کیفیت رسوب رودخانه زایندهرود انجام گرفت.مواد و روشها: در این مطالعه نمونهبرداری از رسوبات در 3 تکرار در 6 ایستگاه ...
بیشتر
زمینه و هدف: زایندهرود، تنها رودخانه دائمی فلات مرکزی ایران است. این رودخانه در معرض تخلیه گسترده فاضلاب و پساب از چندین منبع آلودگی نقطهای و غیر نقطهای قرار گرفته است. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف بررسی کیفیت رسوب رودخانه زایندهرود انجام گرفت.مواد و روشها: در این مطالعه نمونهبرداری از رسوبات در 3 تکرار در 6 ایستگاه در حاشیه رودخانه زایندهرود در فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان سال 1399 انجام شد. سپس غلظت سرب و کادمیوم تعیین شد. در نهایت، فاکتور تجمع زیستی، شاخص ژئوشیمیایی مولر، فاکتور آلودگی، درجه آلودگی، درجه آلودگی اصلاح شده، شاخص خطر اکولوژیکی بالقوه و شاخص بارِ آلودگی فلزات سنگین محاسبه شد.یافتهها: بر اساس نتایج، میانگین غلظت کادمیوم در بهار، تابستان، پاییز و زمستان بهترتیب 18/1، 13/1، 08/1 و 54/0 میلیگرم در کیلوگرم و میانگین غلظت سرب بهترتیب 13/26، 04/23، 96/23 و 17/11 میلیگرم در کیلوگرم بود. شاخص ارزیابی خطر اکولوژیکی در فصل بهار، تابستان و پاییز، منطقه را در معرض خطر اکولوژیکی متوسط و در فصل زمستان، منطقه را در معرض خطر اکولوژیکی کم ارزیابی کرد. نتیجهگیری: در مقایسه میانگین غلظت فلزات با مقادیر استاندارد کیفیت رسوب کانادا برای آبهای شیرین، میزان سرب موجود در رسوبات از میزان استاندارد کمتر بود، اما کادمیوم بیش از میزان استاندارد بود. یافتههای این پژوهش، وضعیت بحرانی رودخانه را بهعنوان مهمترین منبع آب شیرین در فلات مرکزی ایران نشان میدهد. علاوه براین، این مطالعه میتواند بهعنوان مبنایی برای اجرای سیاستهایی در جهت کاهش تجمع فلزات سنگین در محیطهای آبی باشد.
پریسا دادخواه؛ عاطفه چمنی؛ ثمر مرتضوی
چکیده
زمینه و هدف: با توسعه صنایع در سواحل و گسترش شهرهای ساحلی، اکوسیستمهای آبی و آبزیان در معرض آلایندههای مختلف به ویژه فلزات سنگین قرار گرفتهاند. فلزات سنگین پس از ورود به محیط آبی در بافت آبزیان تجمع یافته و در نهایت وارد زنجیره غذایی شده و به بدن انسان راه مییابند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی خطر عناصر سرب، کادمیوم و روی در ...
بیشتر
زمینه و هدف: با توسعه صنایع در سواحل و گسترش شهرهای ساحلی، اکوسیستمهای آبی و آبزیان در معرض آلایندههای مختلف به ویژه فلزات سنگین قرار گرفتهاند. فلزات سنگین پس از ورود به محیط آبی در بافت آبزیان تجمع یافته و در نهایت وارد زنجیره غذایی شده و به بدن انسان راه مییابند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی خطر عناصر سرب، کادمیوم و روی در دو گونه ماهی خوراکی کوسه باله سیاه کوچک و ماهی هامور خلیج فارس در سال ۱۳۹۵ انجام شد.
مواد و روشها: در مطالعه حاضرنمونهبرداری در پاییز سال ۱۳۹۵ انجام گرفت و از هر گونه ماهی، 15 نمونه عضله برداشت و به روش مرطوب هضم و غلظت سرب، روی و کادمیوم به وسیله دستگاه جذب اتمی Furnace AAS Model 67OG اندازهگیری گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS، ورژن 20 و آزمونهای Shapiro-Wilk، One Sample T-Test و Binomial Test انجام شد.
انجام شد.
یافتهها: بر اساس نتایج، میانگین غلظت فلزات سرب، روی و کادمیوم به ترتیب در عضله ماهی کوسه بال سیاه کوچک 5/5، 8/4 و 0/22mg/kg و در ماهی هامور به ترتیب 9/14، 13/54 و 0/27mg/kg بود که میانگین غلظت فلز سرب در هر دو ماهی، بیشتر از حد استاندارد سازمان جهانی بهداشت بود. مقدار شاخص بهره مخاطره کل برای ماهی کوسه باله سیاه کوچک و ماهی هامور کمتر از 1 بود.
نتیجهگیری: جذب سرب، کادمیوم و روی بهواسطه مصرف عضله خطری مصرفکنندگان را تهدید نمیکند، اما مقادیر فاکتور وضعیت بهدست آمده برای ماهی کوسه باله سیاه کوچک و ماهی هامور در محدوده استاندارد معرفی شده برای ماهیان آبهای آزاد قرار ندارد و نشاندهنده شرایط نامناسب این زیستگاه برای آبزیان از نظر سلامت و استرسهای محیطی میباشد.