2024-03-29T05:51:30Z
https://jreh.mums.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1216
مجله پژوهش در بهداشت محیط
1396
3
1
ارزیابی عملکرد فرآیند تلفیقی اولتراسونیک/ تابش فرابنفش در حذف آنتیبیوتیک تتراسایکلین از محلولهای آبی با استفاده از روش سطح پاسخ
محسن
یزدانی
علی اصغر
نجف پور
علی اکبر
دهقان کنگ
حسین
علیدادی
محمود
دنکوب
ریحانه
زنگی
سیما
نوربخش
رضا
عطایی
علی اصغر
نوائی فیض ابادی
زمینه و هدف: از میان انواع مختلف آنتیبیوتیکها، تتراسایکلینها دومین گروه شایع آنتیبیوتیکها از نظر تولید و مصرف در سراسر جهان هستند که ورود آنها به فاضلاب خانگی میتواند منجر به آلودگی منابع آب شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین کارایی فرآیند تلفیقی اولتراسونیک/ تابش فرابنفش در حذف آنتیبیوتیک تتراسایکلین از محلولهای آبی انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه تجربی با استفاده از حمام اولتراسونیک و در حضور اشعه ماوراء بنفش انجام گرفت. به منظور سنجش تأثیر متغیرهای زمان تماس (60-5 دقیقه)، غلظت اولیه آنتیبیوتیک ( mg/l5-25)، pH(3-10)، و توان ورودی (300-100 وات) بر فرآیند، از راکتور در فواصل زمانی مشخص نمونهبرداری و غلظت باقیمانده توسط دستگاه اسپکتروفتومتر در طول موج 261 نانومتر قرائت گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ANOVA انجام گرفت. یافتهها: در این مطالعه تابش فرابنفش و اولتراسونیک در بهترین شرایط به ترتیب 16 و 32 درصد راندمان در حذف این آلاینده داشتند. با بهکارگیری همزمانUS/UV ، کارایی حذف آنتیبیوتیک افزایش یافت و بهترین راندمان در 4/5=pH، غلظت اولیه آنتیبیوتیک mg/l 10 و توان ورودی 240W حاصل شد. در این شرایط بعد از زمان تماس 50 دقیقه، راندمان حذف 72 درصد برای آنتیبیوتیک تتراسایکلین حاصل گردید. نتیجهگیری: از فرآیند تلفیقی اولتراسونیک/ تابش فرابنفش میتوان به عنوان یک فرآیند مؤثر برای حذف آنتیبیوتیک تتراسایکلین از محلولهای آبی استفاده کرد.
آنتیبیوتیک
امواج فرابنفش
اولتراسونیک
محلولهای آبی
روش سطح پاسخ
2017
05
22
11
20
https://jreh.mums.ac.ir/article_8900_8d2de673c5bcd8780a7a778212323d90.pdf
مجله پژوهش در بهداشت محیط
1396
3
1
بررسی کارایی زئولیت کلینوپتیلولیت اصلاح شده با سورفاکتانت کاتیونی در حذف نیترات از محلولهای آبی
حسین
علیدادی
مریم
دولت ابادی
مرجان
مهراب پور
زمینه و هدف: آلودگی آبهای زیرزمینی و سطحی به نیترات در بسیاری از مناطق دنیا به صورت یک مشکل جدی مطرح است. غلظت بالای نیترات در منابع آبی بسیار خطرناک بوده و اگر بالاتر از استاندارد باشد، مصرف این آب میتواند باعث بروز بیماری متهموگلوبینمیا و همچنین تشکیل نیتروزآمینهای سرطانزا شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی کارایی زئولیت کلینوپتیلولیت اصلاح شده با سورفاکتانت کاتیونی تترا دسیل تری متیل آمونیوم بروماید، به عنوان جاذب در حذف نیترات از محلولهای آبی انجام شد. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی - آزمایشگاهی، تأثیر متغیرهای مختلف بر فرآیند حذف نیترات، از جمله مقدار جاذب 1 تا 3 گرم در لیتر، غلظت اولیه نیترات 50 تا 150 میلیگرم در لیتر، 4PH تا 10 و زمان تماس 120-15 دقیقه بررسی شدند. همچنین مطالعات سینتیک جذب و ایزوترم فروندلیچ و لانگمویر مورد مطالعه قرار گرفت. در نهایت دادهها با استفاده از نرمافزار EXCEL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: مطالعه نشان داد که حداکثر حذف نیترات در pH برابر با 4، دُز جاذب 3mg/l و زمان تعادل 90 دقیقه اتفاق میافتد. فرآیند جذب نیترات، از ایزوترم فروندلیچ با (0/9951=R2) و از سینتیک درجه دوم (0/9998=R2) تبعیت میکند. نتیجهگیری: زئولیت اصلاح شده با سورفاکتانت قابلیت بالایی برای حذف نیترات دارد، لذا با توجه به در دسترس و ارزان بودن زئولیت و روش ساده اصلاح آن میتواند برای حذف سایر آلایندههای آنیونی نیز بهکار گرفته شود.
حذف
زئولیت کلینوپتیلولیت
سورفاکتانت کاتیونی
محلولهای آبی
نیترات
2017
05
22
21
29
https://jreh.mums.ac.ir/article_8804_45c702ea2ae4e780ee6b12e620cf36ac.pdf
مجله پژوهش در بهداشت محیط
1396
3
1
ارزیابی خطر برخی فلزات سنگین در عضله چهار گونه ماهی دریای عمان در فصل بهار
الهام
شهری
نعمت اله
خراسانی
غلامرضا
نوری
فردوس
کردمصطفی پور
محمد
ولایت زاده
زمینه و هدف: فلزات سنگین از آلایندههایی هستند که در اکوسیستمهای آبی مشکلات بسیاری را برای آبزیان و در نهایت برای انسانها ایجاد میکنند. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان فلزات سنگین نیکل، سرب، کادمیوم و روی و ارزیابی خطر در عضله ماهیان شوریده، حلوا سیاه، شیر و کوتر دریای عمان در منطقه چابهارانجام شد. مواد و روش ها: 96 نمونه ماهی از صیدگاه بندر چابهار از دو منطقه ساحلی و دریایی در فصل بهار تهیه شد. جهت استخراج فلزات از بافتهای مورد مطالعه، از روش هضم مرطوب استفاده شد و تعیین غلظت فلزات سنگین به وسیله دستگاه جذب اتمی Younglin AAS8020 صورت گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 17) و آزمونهای ANOVA و Duncan test انجام شد. یافته ها: بر اساس نتایج مطالعه، بالاترین و پایین ترین میزان کادمیوم به ترتیب در ماهی کوتر و شوریده بود. میزان سرب در ماهی کوتر پایین ترین میزان را داشت. بالاترین و پایین ترین میزان نیکل و روی نیز در ماهی کوتر و شیر بهدست آمد. بالاترین میزان فلزات کادمیوم، نیکل و روی جذب شده در ماهی کوتر در کودکان بود. نتیجهگیری: میزان فلز کادمیوم، سرب و روی در مقایسه با آستانه استانداردهای جهانی سازمان غذا و کشاورزی، سازمان بهداشت جهانی، وزارت کشاورزی - شیلات انگلستان و انجمن ملی بهداشت و سلامت استرالیا و سازمان غذا و داروی آمریکا پایین تر بود. غلظت نیکل در عضله ماهی کوتر در مقایسه با استانداردهای جهانی بیشتر بهدست آمد.
ارزیابی خطر
دریای عمان
فلزات سنگین
عضله
ماهی
2017
05
22
30
39
https://jreh.mums.ac.ir/article_8901_e369d13b485f00cd0448538d07a2eb57.pdf
مجله پژوهش در بهداشت محیط
1396
3
1
پهنهبندی مقدار فلزات سنگین در خاکهای سطحی اطراف کارخانه سیمان کردستان
عباسعلی
زمانی
الهام
احمدپور مبارکه
عبدالحسین
پری زنگنه
یونس
خسروی
زمینه و هدف: صنعت سیمان از مهمترین کارخانههای تولیدی و تأثیرگذار در شکوفایی اقتصادی کشور است. این صنعت میتواند باعث ورود فلزات سنگین به محیط زیست شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی و تعیین منبع احتمالی فلزات سنگین شامل کروم، منگنز، آهن، کبالت، نیکل، مس، کادمیوم، آرسنیک و روی در خاکهای سطحی اطراف کارخانه سیمان کردستان به کمک زمین آمار چند متغیره انجام شد. مواد و روش ها: به منظور رسیدن به هدف پژوهش، 88 نمونه خاک از اطراف کارخانه در شعاعهای 500، 1000، 2000 و 3000 متری و از دو عمق 15-0 و cm 30-15 خاک سطحی انتخاب شد. سپس با استفاده از روش زمین آمار چند متغیره، به بررسی چگونگی توزیع فلزات سنگین و دلیل پراکنش آنها در منطقه مورد مطالعه پرداخته شد. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل آماری دادههای بهدست آمده از آنالیز خاک، سه مؤلفه اصلی با بیش از 90 درصد واریانس کل در بین فلزات سنگین مورد مطالعه آشکار گردید. مدلهای دایرهای، کروی، نمایی و گوسی به روشهای کریجینگ ساده، کوکریجینگ معمولی، کوکریجینگ عام و ساده برای پهنهبندی پراکندگی مقدار فلزهای مورد مطالعه در محیط نرمافزار ArcGIS 10.2به عنوان مدلهای بهینه شناسایی شدند. صحت نقشههای تهیه شده با استفاده از روشهای میانگین انحراف خطا، خطای قدر مطلق میانگین و ضریب همبستگی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجه گیری: پهنهبندی مقدار فلزات سنگین نشان میدهد که میانگین مقدار فلزهای کادمیوم، آرسنیک، سرب و مس در نمونههای خاک اطراف کارخانه بیشتر از میانگین استاندارد جهانی است. همچنین میتوان گفت که ساختار زمینشناسی منطقه بیشترین نقش را در آلودگی خاک دارد، با این حال فعالیتهای انسانی و بهویژه کارخانه سیمان کردستان نیز در افزایش آلودگی تأثیر داشته است.
آلودگی خاک
زمینآمار چند متغیره
فلزات سنگین
کارخانه سیمان کردستان
2017
05
22
40
55
https://jreh.mums.ac.ir/article_8891_f1856e44145c54b48b2887865273cdb8.pdf
مجله پژوهش در بهداشت محیط
1396
3
1
کاربرد روش الکتر در مکانیابی دفن بهداشتی پسماندهای شهری (مطالعه موردی: شهرستان خرمآباد)
ندا
فاضل نژاد
روح اله
میرزایی
رسول
حیدری
زمینه و هدف: افزایش روزافزون جمعیت شهری و به دنبال آن پسماندهای شهری، باعث شده تا مسئله دفع و دفن بهداشتی آنها مورد توجه جدی بسیاری از کارشناسان مسائل زیست محیطی قرار گیرد. در شهرستان خرمآباد با جمعیتی بالغ بر 348216 نفر، روزانه نزدیک به 458 تن پسماند شهری جمعآوری میشود که با توجه به دفع سنتی و تلنبار شدن، یافتن مکانی مناسب به منظور دفن این حجم عظیم پسماند ضروری است. از این رو مطالعه حاضر با هدف شناسایی و معرفی مکانهای مناسب جهت دفن بهداشتی پسماند در سطح شهرستان خرمآباد با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره الکتر انجام شد. مواد و روشها: در مطالعه حاضر 14 معیار مختلف شامل فرسایشپذیری، زمینشناسی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه، چشمه و قنات، فاصله از گسل، فاصله از مراکز شهری و روستایی، طبقات شیب و ارتفاع، عمق آب زیرزمینی، فاصله از مناطق حفاظت شده و اقلیم مورد استفاده قرار گرفت. سه روش کلی بولین، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و ترکیب خطی وزنی برای ترکیب نقشه معیارها استفاده شد. در نهایت به منظور معرفی بهترین پهنه ها برای دفن بهداشتی مواد زائد جامد شهری، با توجه به حداقل مساحت مورد نیاز جهت دفن بهداشتی مواد زائد جامد برای دوره 20 ساله، 5 گزینه از نتیجه نهایی روش ترکیب خطی وزنی استخراج گردید و سپس این گزینه ها با استفاده از مدل الکتر رتبه بندی شدند. یافتهها: بر اساس نتایج فرآیند وزندهی، بیشترین وزن را معیار عمق آب زیرزمینی، فاصله از گسل و شهر و کمترین وزن را طبقات شیب و ارتفاع به خود گرفتند. نسبت سازگاری برای فرآیند وزندهی 0/08 به دست آمد که کمتر از 0/1 بود که نشان از سازگاری و اعتبار فرآیند وزندهی دارد. بر اساس روش ترکیب خطی وزنی، قسمتهای عمدهای از شمال غرب، غرب و جنوب شهرستان بهعنوان مناطق مناسب شناسایی شدند. در نهایت بر اساس روش الکتر، لکهای با مساحت 694 هکتار واقع در غرب شهرستان بهعنوان بهترین منطقه پیشنهادی معرفی گردید. نتیجه گیری: روش الکتر به همراه روش های معمول ارزیابی چند معیاره جهت مکان یابی دفن بهداشتی پسماندهای شهری می تواند کارایی بالایی داشته باشد.
ارزیابی چندمعیاره
ترکیب خطی وزنی
خرمآباد
روش الکتر
لندفیل
2017
05
22
56
66
https://jreh.mums.ac.ir/article_8806_1867944cce3a4426a181ff8c604b5175.pdf
مجله پژوهش در بهداشت محیط
1396
3
1
تأثیر ترکیب ورمی کمپوستهای مختلف بر جوانهزنی و وضعیت فیزیولوژیکی گیاه ترتیزک
مهین
کاربر قریه حصار
حسین
علیدادی
نورعلی
نیکروح
زمینه و هدف: استفاده از ورمی کمپوست از جایگاه ویژهای در کشاورزی برخوردار است. این امکان وجود دارد که گیاهان زراعی نسبت به کود تهیه شده در مراحل اولیه رشد حساس باشند، لذا مطالعه حاضر با بررسی تأثیر جوانه زنی و وضعیت فیزیولوژیکی گیاه ترتیزک با استفاده از ترکیب ورمی کمپوستهای مختلف انجام شد. مواد و روشها: در این مطالعه به بررسی اثر جوانه زنی گیاه ترتیزک (شاهی) با استفاده از عصاره ورمی کمپوست با درصد حجمی 0، 15، 30 و 45 درصد حجمی از ورمی کمپوست تهیه شده از فضولات گاو، زباله میوه، کاغذ، خاک اره و برگ توسط کرم خاکی Eiseniafoetida پرداخته شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 11/5) و آزمون واریانس یک طرفه(One-way ANOVA) و دوطرفه(Two-way ANOVA) انجام گرفت. میزانp کمتر از 0/05 معنیدار در نظر گرفته شد. یافتهها: بر اساس نتایج مطالعه حاضر، درصدهای حجمی متفاوت در رشد گیاه ترتیزک مؤثر بودند. میانگین رشد در درصد حجمی 30 نسبت به درصد حجمی 15 و 45 اختلاف معناداری داشت و کمتر از آنها بود. سطح 15 درصد حجمی تهیه شده از کود ورمی کمپوست تولیدی، جهت رشد گیاه و جوانه زنی سطح مناسبی میباشد. نتیجهگیری: کود ورمی کمپوست ترکیبی تهیه شده با درصد حجمی 15 درصد میتواند نقش مؤثری در افزایش کارایی تولید گیاه ترتیزک داشته باشد.
جوانهزنی
عصاره ورمی کمپوست
گیاه ترتیزک
میزان رشد
2017
05
22
67
72
https://jreh.mums.ac.ir/article_8807_93bb2c2cc6e0e5595db6e681f9b5f12a.pdf
مجله پژوهش در بهداشت محیط
1396
3
1
بررسی مواجهه شغلی کارکنان جایگاههای عرضه بنزین و CNG شهرستان شاهیندژ با ترکیبات BTEX در سال 1395
اسماعیل
جوادی
یوسف
محمدیان
بهزاد
هیبتی
سیما
الیاسی
زمینه و هدف: با افزایش تعداد خودروها و به مراتب آن، افزایش تولید و عرضه بنزین و گاز، کیفیت هوا به مرور زمان وخیم تر شده است. از مهم ترین آلایندههای فرار که هم از بنزین و گاز خام و هم از احتراق آنها متصاعد میشود، ترکیبات بنزن، تولوئن، زایلن و اتیلبنزن(BTEX) میباشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی غلظت BTEX در هوای جایگاه های سوخت شهرستان شاهیندژ و حومه انجام شد. مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، نمونه هوای منطقه تنفسی از 24 کارگر 12 جایگاه پمپ بنزین و گاز تهیه شد. نمونه ها بر اساس روش NIOSH1501 توسط دستگاه GC-FID آنالیز شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمونهای t-test و Linear Regression انجام شد p<0.05). یافته ها: میانگین غلظت BTEX در جایگاه های بنزین برابر 327±1787، 141±914، 183±973/4 و 123±476/1 µg/m3 و در جایگاه CNG برابر 863±1142/9، 458±507/6، 514±694/9 و 245/6±296 µg/m3 بود. ارتباط بین میانگین غلظت فردی و محیطی بنزن تنها در جایگاههای CNG معنی دار بود (0/05>p). خطر سرطان کارکنان جایگاههای CNG که با بنزن در تماس بودند، برابر4-10×15/8 و حداکثر مقدار شاخص HQ مربوط به گزیلن و برابر 8/656 بود. این مقادیر برای جایگاه بنزین به ترتیب برابر 4-10×21/6 و 16/19 بود. نتیجهگیری:میانگین تراکم بنزن در جایگاه پمپ بنزین حداکثر بوده که بالاتر از حد مجاز کشوری میباشد. خطر ابتلاء به سرطان و شرایط غیر سرطان، بسیار بالا میباشد که نیازمند اتخاذ تصمیمات کنترلی می باشد. بهبود کیفیت سوخت، نصب سیستم های بازگردانی بخارات بنزین به مخزن، هوشمند کردن سیستم های سوختگیری، استفاده از پوشش های گیاهی تصفیه کننده ترکیبات BTEX و همچنین استفاده از لوازم حفاظت فردی، جهت بهبود شرایط پیشنهاد می شود.
آلودگی هوا و بخارات آلی فرار
جایگاه سوخت رسانی
مواجهه شغلی
BTEX
2017
05
22
74
83
https://jreh.mums.ac.ir/article_8808_f24f281f194af85d45cf52089e587398.pdf
مجله پژوهش در بهداشت محیط
1396
3
1
ارزیابی اثرات زیست محیطی کارخانه سیمان زاوه با استفاده از ماتریس لئوپولد ایرانی
الهام السادات
حیدری
حسین
علیدادی
مریم
سرخوش
سمیه
صادقیان
زمینه و هدف: فرآیند تولید سیمان هر ساله باعث تولید میلیونها تن محصول جانبی از جمله گردوغبار، گازهای سمی و فلزات سنگین شده که خطرات بهداشتی- تنفسی و آلودگی زیست محیطی را بهدنبال خواهد داشت. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی آثار زیست محیطی کارخانه سیمان زاوه - تربتحیدریه با استفاده از ماتریس لئوپولد ایرانی انجام شد. مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی ابتدا وضعیت موجود محیط زیست منطقه مورد بررسی قرار گرفت، سپس با مرور منابع فنی پروژه، در جهت شناسایی مهمترین فعالیتهای فاز بهرهبرداری و ساختوساز اقدام گردید. در نهایت روش ماتریس ایرانی به منظور ارزیابی اثرات زیست محیطی کارخانه سیمان انتخاب شد. یافتهها: بر اساس نتایج مطالعه، عمده اثرات منفی زیست محیطی در بخش فیزیکی به ترتیب شامل: آلودگی و فرسایش خاک، آلودگی هوا و آلودگی صوتی؛ و عمده اثرات منفی در بخش بیولوژیکی به ترتیب شامل: تأثیر بر تراکم گونههای گیاهی و جانوری و کیفیت زیستگاه میباشد. بر اساس ارزیابی با استفاده از روش ماتریس ایرانی بر روی کارخانه سیمان زاوه به تفکیک فازهای ساختوساز و بهرهبرداری، تعداد ستون با میانگین ارزشی کمتر از 3/1- وجود نداشت و تعداد ردیف با میانگین کمتر از 3/1- کمتر از 50% بود. نتیجهگیری: در صورت اتخاذ راهکارهای جامع مدیریت محیط زیست میتوان به میزان زیادی آثار منفی را در محیط کاهش داد. بنابراین از نظر ماتریس ایرانی، پروژه احداث کارخانه سیمان زاوه – تربت حیدریه، همراه با اجرای طرحهای بهسازی قابل قبول است.
اثرات زیست محیطی
سیمان
ماتریس لئوپولد
2017
05
22
84
93
https://jreh.mums.ac.ir/article_8892_6012b22bcd6804f2e9baa4547eab9d5e.pdf