اکرم قربانی؛ محمدجواد علیپور علیپور؛ محمد غفوری
چکیده
زمینه وهدف : پراکندگی فلزات سنگین در انواع رسوبات از مباحث مهم و نوین در رسوب شناسی محیطی است. این پژوهش با هدف بررسی میزان فاکتورآلودگی ، غلظت فلزات کادمیوم و سرب، شاخص انباشت ژئوشیمیایی و رده ریسک اکولوژیکی در خاک پایین دست لندفیل تایباد انجام شد.مواد وروشها : 15 ایستگاه به فاصله 100 متری از یکدیگر و در امتداد آبراهه خروجی از سایت از ...
بیشتر
زمینه وهدف : پراکندگی فلزات سنگین در انواع رسوبات از مباحث مهم و نوین در رسوب شناسی محیطی است. این پژوهش با هدف بررسی میزان فاکتورآلودگی ، غلظت فلزات کادمیوم و سرب، شاخص انباشت ژئوشیمیایی و رده ریسک اکولوژیکی در خاک پایین دست لندفیل تایباد انجام شد.مواد وروشها : 15 ایستگاه به فاصله 100 متری از یکدیگر و در امتداد آبراهه خروجی از سایت از فاصله 100 تا 1500 متری انتخاب شدند. بعد از نمونه برداری به تعداد 5 نمونه و تکرار 3 بار از هر ایستگاه، نمونه ها جهت آنالیز به آزمایشگاه منتقل شدند.یافته ها : در ایستگاه 2و6 چون فاکتورهای آلودگی(CF) بین 1 تا 3 هستند بنابراین میزان آلودگی در این ایستگاه ها متوسط، در ایستگاه 10 بسیار زیاد و برای بقیه ایستگاه ها چون فاکتورهای آلودگی بین 3 تا 6 هستند میزان آلودگی زیاد است. برای فلز کادمیوم فاکتور آلودگی(CF) در تمامی ایستگاهها بین 3 تا 6 و آلودگی زیاد است. بر اساس نتایج میزان فلزات سرب و کادمیوم در رده ریسک اکولوژیکی متوسط قرار دارند. نتیجه گیری : میزان آلودگی فلز سرب درایستگاه 2و6 متوسط ، ایستگاه 3 بسیارزیاد و در بقیه ایستگاهها زیاد است . آلودگی فلز کادمیوم درتمام ایستگاهها زیاد گزارش شد. هردو فلز از نظر ریسک اکولوژیکی دررده متوسط قراردارند. غلظت فلزات مذکور در خاک پایین دست لندفیل از میانگین خاک جهانی و پوسته زمین بطور معنی داری بیشتر است. به نظر می رسد این آلودگی ناشی از لندفیل باشد که توسط رواناب های فصلی به اراضی پایین دست انتشار یافته است.
محسن محمدی گلنکش؛ سید علی اکبر هدایتی؛ محمد فروهر واجارگاه؛ احمدرضا پیرعلی؛ مریم فلاح
چکیده
زمینه و هدف: پایش رسوبات در محیط های آبی بدلیل نقش آنها در آلایندگی اهمیت بسزایی دارد. این مطالعه با هدف پایش آلودگی برخی فلزات سنگین(کادمیم، مس،آهن،سرب و روی) در رسوبات سطحی تالاب انزلی صورت گرفت.مواد وروش ها: بدین منظور نمونه های رسوب از سه بخش شرقی؛ غربی و مرکزی تالاب در فصول مختلف 1399جمع آوری شدند. در ادامه با استفاده از Arc GIS 10.7 پهنه ...
بیشتر
زمینه و هدف: پایش رسوبات در محیط های آبی بدلیل نقش آنها در آلایندگی اهمیت بسزایی دارد. این مطالعه با هدف پایش آلودگی برخی فلزات سنگین(کادمیم، مس،آهن،سرب و روی) در رسوبات سطحی تالاب انزلی صورت گرفت.مواد وروش ها: بدین منظور نمونه های رسوب از سه بخش شرقی؛ غربی و مرکزی تالاب در فصول مختلف 1399جمع آوری شدند. در ادامه با استفاده از Arc GIS 10.7 پهنه بندی فلزات رسوب تالاب صورت گرفت.یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد بیشترین غلظت در منطقه غربی تالاب مشاهده شد. میانگین غلظت فلزات سنگین در رسوبات تالاب برای مس(18/47) ، روی(74/15)، کادمیوم(0/67)، سرب(12/05)و آهن(1/97) میلیگرم برکیلوگرم در بخش غربی بدست آمد. در این بررسی ترتیب غلظت فلزات مورد بررسی در نمونه های رسوب در هر سه منطقه بصورت کادمیوم< آهن < سرب< مس<روی بدست آمد. ارزیابی همبستگی پیرسون نیز ارتباط قوی و معنادار(در سطح 0/05)بین سرب با مس و روی را نشان داد. براساس نقشه پهنه بندی بخش های واقع در حدواسط مرکز تا غرب تالاب مقادیر بالاتری از فلزات را در رسوبات خود جای داده است.نتیجه گیری:در مجموع فعالیت های مختلف انسانی و توسعه صنایع و وجود اراضی کشاورزی در محدوده تالاب انزلی و رودخانه های ورودی را می توان از عوامل موثر بر آلودگی دانست. لذا با پایش مستمر زیستی و اکولوژیکی تالاب می توان رآوردی از میزان فلزات سنگین و سهم هرکدام در تالاب پی برد. همچنین مدیریت در راستای حفاظت و پایش از تالاب ضروری بنظر می رسد.
ایمان شهیدی کاویانی؛ پروانه پیکانپور فرد
چکیده
زمینه و هدف: افزایش جمعیت منجر به گسترش صنایع شده و مدیریت نادرست صنایع منجر به آلودگی اراضی و آسیب های جبران ناپذیر به طبیعت و موجودات زنده می گردد. لذا بررسی نقش مراکز صنعتی در آلودگی محیط زیست و از آن جمله در خاک، یکی از مهمترین اقدامات در زمینه کنترل آلودگی هاست. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی میزان آلودگی خاک سطحی به فلزات سنگین و ...
بیشتر
زمینه و هدف: افزایش جمعیت منجر به گسترش صنایع شده و مدیریت نادرست صنایع منجر به آلودگی اراضی و آسیب های جبران ناپذیر به طبیعت و موجودات زنده می گردد. لذا بررسی نقش مراکز صنعتی در آلودگی محیط زیست و از آن جمله در خاک، یکی از مهمترین اقدامات در زمینه کنترل آلودگی هاست. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی میزان آلودگی خاک سطحی به فلزات سنگین و در معرض صنایع نفت انجام شد. مواد و روشها: در این تحقیق برای اندازه گیری میزان فلزات سنگین در مجموع تعداد 15 نمونه خاک سطحی در سه تکرار و از عمق 30-0 سانتی متری خاک برداشت شد. سنجش عناصر سنگین به روش طیفسنجی پلاسمای جفت شده القایی انجام پذیرفت. یافتهها: بر اساس نتایج میانگین میزان ﻏﻠﻈﺖ عناصر کادمیوم، سرب و مس در خاک میدان نفتی به ترتیب 1±40/2، 91/5±89/8 و 81/52±83/55 میلی گرم در کیلوگرم به دست آمد. نتیجه گیری: میانگین مقادیر فلزات سنگین کادمیوم و مس از میانگین جهانی بالاتر و میانگین مقادیر سرب میانگین جهانی پایین تر به دست آمد. همچنین با توجه به درجه ی سمیت بالای کادمیوم می توان بیشترین خطر ناشی از آلودگی خاک را به کادمیوم اختصاص داد. محاسبه میزان آلودگی هر یک از سه عنصر و برای پنج ایستگاه نمونه گیری نشان داد که خاک منطقه نفتی نسبت به کادمیوم بیش از دو عنصر دیگر دارای آلودگی بوده و صنایع نفت در آلودگی خاک به کادمیوم بیش از دیگر عناصر اثرگذار بوده است. همچنین با محاسبه میزان شاخص های آلودگی خاک در ایستگاه های نمونه برداری شده و مقایسه آن ها نشان داد که همانگونه که انتظار می رفت خاک نواحی بهره برداری و سر چاه نفت نسبت به دیگر نواحی دارای میزان آلودگی شدیدتری بوده و اتخاذ تدابیر زیست محیطی شدیدتری برای این مناطق ضروری است.
فهیمه رنجبر؛ حجت الاه جعفریان؛ محمد قلی زاده؛ محمد هرسیج
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر احداث مزارع پرورش ماهی در حاشیه رودخانه محمدآباد کتول افزایش چشمگیری یافتهاست. هدف از این مطالعه بررسی اثرات پساب این مزارع بر برخی از فاکتورهای کیفی آب رودخانه میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه برای ارزیابی کیفیت آب رودخانه محمدآباد کتول 5 ایستگاه نمونه برداری از 3 استخر پرورش ماهی قزلآلای رنگین ...
بیشتر
زمینه و هدف: در سالهای اخیر احداث مزارع پرورش ماهی در حاشیه رودخانه محمدآباد کتول افزایش چشمگیری یافتهاست. هدف از این مطالعه بررسی اثرات پساب این مزارع بر برخی از فاکتورهای کیفی آب رودخانه میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه برای ارزیابی کیفیت آب رودخانه محمدآباد کتول 5 ایستگاه نمونه برداری از 3 استخر پرورش ماهی قزلآلای رنگین کمان در سال 1396 به صورت فصلی با 3 تکرار، 12 پارامتر کیفی آب شامل اکسیژن محلول، کلیفرم مدفوعی، pH، اکسیژن خواهی بیوشیمیایی، اکسیژن خواهی شیمیایی، درجه حرارت، فسفات آلی، نیترات، آمونیوم، کدورت، کل مواد جامد محلول و هدایت الکتریکی انتخاب شد. سپس با استفاده از آزمون معنی داری اثرات ثابت دادهها مورد آنالیز قرار گرفتند و در ادامه کیفیت آب بر اساس شاخص کیفی آبهای سطحی ایران (IRWQISC) مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتهها: نتایج به دست آمده نشان میدهد که آب حوضه محمدآبادکتول دارای کیفیت متوسط تا نسبتاً خوب میباشد که بهترین کیفیت آب در فصل پاییز با ارزش عددی 5/70 و بدترین کیفیت آب در فصل تابستان با ارزش عددی 3/43 میباشد. از دلایل قرارگیری کیفیت آب نسبتاً بد در فصل تابستان میتوان علاوه بر فعالیت بالای پساب حاصل از استخر پرورش ماهی به عواملی چون کاهش دبی رودخانه، همچنین افزایش فعالیتهای تفریحی و تفرجی در محدوده رودخانه، پسابهای کشاورزی، تخلیه فاضلابهای روستایی، و تراکم بالای دام در منطقه اشاره کرد. نتیجهگیری: در همه فصلها در طول دوره نمونه برداری ایستگاه 1 که قبل از مزارع پرورش ماهی قرار دارد نسبت به بقیه ایستگاهها کیفیت آب بالاتری دارد. با توجه به شاخص به دست آمده مشخص شد، به طور کلی میتوان نتیجهگیری کرد که کیفیت آب رودخانه با توجه به فعالیت آبزیپروری، مناسب است.
سمیرا رهنما؛ حسین خزیمه نژاد؛ عباس خاشعی سیوکی
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نیاز روزافزون جوامع بشری به منابع آب زیرزمینی، حفاظت و جلوگیری از آلودگی این منابع امری ضروری تلقی میگردد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی آسیبپذیری آبخوان آب زیرزمینی آبخوان دشت آستانه- کوچصفهان استان گیلان، با استفاده از روش دراستیک و مدلهای ناپارامتریک انجام شد. مواد و روشها:در این پژوهش، پارامترها به صورت ...
بیشتر
زمینه و هدف: با توجه به نیاز روزافزون جوامع بشری به منابع آب زیرزمینی، حفاظت و جلوگیری از آلودگی این منابع امری ضروری تلقی میگردد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی آسیبپذیری آبخوان آب زیرزمینی آبخوان دشت آستانه- کوچصفهان استان گیلان، با استفاده از روش دراستیک و مدلهای ناپارامتریک انجام شد. مواد و روشها:در این پژوهش، پارامترها به صورت 7 لایه در محیط نرمافزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) برای دشت تهیه و پس از وزندهی و ترکیب رتبههای استاندارد، نقشه آسیبپذیری آبهای زیرزمینی دشت با استفاده از روش دراستیک تعیین گردید. برای صحتسنجی مدل، از دادههای نیترات در منطقه استفاده شد. سپس با کمک مدلهای ناپارامتریک یادگیری بر پایه نمونه با پارامتر K و درخت تصمیم M5 مقدار نیترات تخمین زده شد. همچنین آزمون گاما برای یافتن بهترین ترکیب پارامترهای ورودی اجرا گردید. یافتهها: بر اساس نتایج این پژوهش، آسیبپذیری آبخوان دشت کوچصفهان در 56/18% دارای آسیبپذیری اندک، 29/51% دارای آسیبپذیری اندک تا متوسط، 46/28% دارای آسیبپذیری متوسط تا زیاد و 67/1% دارای آسیبپذیری زیاد میباشد. همچنین هر دو مدل ناپارامتریک بهکار گرفته شده تخمین مناسبی از مقدار نیترات میدهند، اما مدل M5 بهترین نتایج را دربرداشت (98/0=R2). نتیجهگیری:مدلهای ناپارامتریک، روشی کارا در تخمین آسیبپذیری آبخوان محسوب میشوند و نتایج دقیقی از برآورد پتانسیل آلودگی در منطقه میدهند. این نکته برتری مدل M5 نسبت به سایر روشهای مورد بررسی در آسیبپذیری آبخوان را نشان میدهد. نوع مقاله: پژوهشی
سپیده یگانه شالی؛ قاسم رحیمی؛ لیلا جهانبان؛ صلاح الدین مرادی؛ عیسی ابراهیمی
چکیده
زمینه و هدف: در دهههای اخیر، تمرکز فعالیتهای صنعتی، کشاورزی و شهرنشینی باعث آلودگی و تجمع عناصر سنگین در خاک و گیاهان شده است که بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم بر زندگی انسانها و حیوانات اثر میگذارد. در حال حاضر در اکثر محصولات کشاورزی تجمع آلایندهها به دلیل استمرار مصرف نامتعادل کودها که از دیدِ مصرف کنندگان به دور مانده، ...
بیشتر
زمینه و هدف: در دهههای اخیر، تمرکز فعالیتهای صنعتی، کشاورزی و شهرنشینی باعث آلودگی و تجمع عناصر سنگین در خاک و گیاهان شده است که بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم بر زندگی انسانها و حیوانات اثر میگذارد. در حال حاضر در اکثر محصولات کشاورزی تجمع آلایندهها به دلیل استمرار مصرف نامتعادل کودها که از دیدِ مصرف کنندگان به دور مانده، بسیار بیشتر از حد مجاز است. مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان جذب فلزات سنگین مس، سرب و کادمیوم بر روی اندامهای مختلف موشهای تحت تغذیه گیاه توتفرنگی آلوده انجام شد.
مواد و روشها: در این پژوهش تجمع و توزیع عناصر سنگین در اندامهای مختلف موش صحرایی که تحت شرایط مختلف غذایی قرار گرفته بودند، مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه گروههای مختلف موش (تعداد 27 موش) با توتفرنگی آلوده به عناصر سنگین به صورت گاواژ دهانی در طی یک دوره 3 ماهه، هر روز تغذیه شدند. با توجه به متوسط وزن موشها برای هر کدام 0/5g توتفرنگی تازه در نظر گرفته شد. عناصر سنگین کادمیوم (15/773mg/L)، سرب (41/560mg/L) و مس (9/445mg/L) به صورت محلول به گیاه اضافه شد. در ادامه آزمایش، عناصر سنگین (کادمیوم، مس و سرب) تجمع یافته در اندامهای مختلف موش (کلیه، کبد، پانکراس، بیضه، طحال و مغز) اندازهگیری شدند.
یافتهها: غلظت عناصر مورد بررسی در توتفرنگیهای تولیدی بالاتر از حد استاندارد ایران بودند؛ بهگونهای که میزان عناصر در میوه توتفرنگی برای کادمیوم، سرب و مس به ترتیب برابر با 7/7، 26 و 3/2mg/kgمیوه بهدست آمد. بر اساس نتایج مطالعه، بین اندامهای مختلف اختلاف معنیداری در جذب عناصر وجود داشت؛ بهگونهای که در مورد عنصر کادمیوم در تیمار آلوده در کلیه (0/41g/d) که بیشترین مقدار بود، اختلاف معنیداری با اندام مغز (0/24g/d) که کمترین جذب کادمیوم را داشت، مشاهده شد. عناصر سنگین سرعت افزایش وزن موشها را کاهش داد. تجمع این عناصر در کلیه، کبد و پانکراس بالاتر از سایر اندامها بود. مغز کمترین تجمع را در بین اندامهای مورد برررسی نشان داد. بالاترین جذب عناصر توسط کلیه بود.
نتیجهگیری: به طور کلی نتایج نشان داده است در صورتی که کیفیت توت فرنگی مورد ارزیابی قرار نگیرد و به صورت آلوده در جامعه توزیع شود میتواند اثرات زیان بار بسیاری بر سلامت جامعه داشته باشد و این کنترل کیفیت باید با دقت بالا صورت گیرد.
مژگان میرزایی؛ عیسی سلگی
چکیده
زمینه و هدف: ورود عوامل آلاینده ناشی از فعالیت های طبیعی و انسانی به محیط یکی از مهمترین مسائل رو در روی جوامع امروزی است. هدف: پژوهش حاضر از مطالعات آزمایشگاهی، میدانی و مرور منابع بهره برده است. این مقاله با هدف تعیین غلظت فلزات سنگین (کادمیوم، مس، منگنز، نیکل، سرب و روی) در رسوبات رودخانه زاینده رود و مقایسه آنها در ایستگاهها و فصول ...
بیشتر
زمینه و هدف: ورود عوامل آلاینده ناشی از فعالیت های طبیعی و انسانی به محیط یکی از مهمترین مسائل رو در روی جوامع امروزی است. هدف: پژوهش حاضر از مطالعات آزمایشگاهی، میدانی و مرور منابع بهره برده است. این مقاله با هدف تعیین غلظت فلزات سنگین (کادمیوم، مس، منگنز، نیکل، سرب و روی) در رسوبات رودخانه زاینده رود و مقایسه آنها در ایستگاهها و فصول مختلف از اوایل مهر ماه 1393 تا اواخر شهریور ماه 1394 انجام شده است. روش کار: جهت تعیین غلظت فلزات سنگین از تکنیک ICP-AES توسط دستگاه جذب اتمی استفاده شد و سپس با نرم افزارهای آماری و شاخص مولر به بررسی میزان آلایندگی فلزات پرداخته شد. حوضه آبخیز زاینده رود در طول جغرافیایی 50 درجه و 2 دقیقه تا 53 درجه و 24 دقیقه شرقی و عرض 31 درجه و 12 دقیقه تا 33 درجه و 42 دقیقه شمالی قرار دارد. یافتهها: نتایج حاکی از میزان بالای غلظت کادمیوم در ایستگاه پل وحید در فصل تابستان با مقدار 0.0081±0.95، میلی گرم بر کیلوگرم وزن خشک است که از استاندارد کیفیت رسوب کانادا و نیویورک بالاتر است. شاخص مولر نیز میزان کادمیوم در پل وحید را در وضعیت آلودگی متوسط، نشان داد. نتیجهگیری: نتایج حاکی از میزان بالای غلظت کادمیوم و بیشتر از استاندادهای جهانی به دلیل صنایع آبکاری و فعالیت های کشاورزی در ایستگاهای بالادست است. میزان بالای منگنز در پل چوم و سرب در ورزنه نیز بیشتر به فعالیت های کشاورزی مربوط است. به طور کلی ایستگاه پل وحید نسبت به سایر ایستگاهها وضعیت نامناسب تری دارد.