مقالات شماره چهارم در حال صفحه آرایی است وبزودی منتشر می شود.
سید سعید کیخسروی؛ فرهاد نژادکورکی؛ محمود امین طوسی
چکیده
چکیده زمینه و هدف: مدلسازی گردوغبار میتواند به عنوان یک ابزار مناسب برای پیشبینی گردوغبار صنایع در آینده و تعیین استراتژیهای کنترل انتشار آلایندهها تلقی شود. در این مطالعه از شبکههای عصبی پرسپترون (MLP) و پایه شعاعی (RBF) به عنوان ابزاری برای پیشبینی گردوغبار خروجی از دودکش اصلی کارخانه سیمان سبزوار واقع در استان ...
بیشتر
چکیده زمینه و هدف: مدلسازی گردوغبار میتواند به عنوان یک ابزار مناسب برای پیشبینی گردوغبار صنایع در آینده و تعیین استراتژیهای کنترل انتشار آلایندهها تلقی شود. در این مطالعه از شبکههای عصبی پرسپترون (MLP) و پایه شعاعی (RBF) به عنوان ابزاری برای پیشبینی گردوغبار خروجی از دودکش اصلی کارخانه سیمان سبزوار واقع در استان خراسان رضوی استفاده شد. مواد و روشها: در محدوده مطالعاتی مورد نظر، ابتدا میزان غلظت گردوغبار خروجی از دودکش اصلی کارخانه سیمان به وسیله اندازهگیریهای میدانی بهدست آمد. سپس با بهکارگیری پارامترهای خط تولید (درجه حرارت، سرعت گاز خروجی، ولتاژ، سوخت، مواد خام و مدت زمان نمونهبرداری)، به عنوان دادههای ورودی به شبکههای عصبی، جهت پیشبینی میزان غلظت گردوغبار استفاده شد. مقادیر حاصل از اجرای مدلها، با نتایج اندازهگیریهای میدانی بهعنوان انتخاب مدل برتر، مورد مقایسه قرار گرفت. یافتهها: دربررسی نمودارها و پارامترهای آماری، مقادیر میانگین مربعات خطا برای دو مدل شبکههای عصبی پرسپترون و پایه شعاعی بهترتیب برابر 1/787 و 21/263 و مقادیر ضریب همبستگی بهترتیب برابر 0/99693 و 0/95811 بود که نشانگر خطای کمتر و همبستگی بیشتر مدل شبکههای عصبی پرسپترون نسبت به مدل پایه شعاعی در پیشبینی میزان غلظت گردوغبار بود. نتیجهگیری: به دلیل قابلیت بالای شبکه عصبی پرسپترون در پیشبینی میزان غلظت گردوغبار، این مدل میتواند یک راهحل مناسب و سریع در پیشبینی میزان گردوغبار صنایع باشد. نوع مقاله:مقاله پژوهشی کلید واژهها: کارخانه سیمان، گردوغبار، شبکههای عصبی مصنوعی، آلودگی هوا
رضا مظاهری جاجائی
چکیده
رشد جمعیت و همچنین افزایش مهاجرت به شهرها در دهههای گذشته باعث افزایش تراکم جمعیت و همچنین سطح شهرهای بزرگ شده است. آلودگی صوتی یکی از مشکلات محیطزیستی در کلان شهرها است که در ابعاد مختلف روانی و جسمی سلامتی انسان را به مخاطره میاندازد. متاسفانه این نوع از آلودگی نسبت به سایر آلودگیها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از انجام ...
بیشتر
رشد جمعیت و همچنین افزایش مهاجرت به شهرها در دهههای گذشته باعث افزایش تراکم جمعیت و همچنین سطح شهرهای بزرگ شده است. آلودگی صوتی یکی از مشکلات محیطزیستی در کلان شهرها است که در ابعاد مختلف روانی و جسمی سلامتی انسان را به مخاطره میاندازد. متاسفانه این نوع از آلودگی نسبت به سایر آلودگیها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از انجام این تحقیق مدلسازی ارتباط بین شدت آلودگی صوتی و سنجههای سیمای سرزمین ساختارهای شهری و پوشش گیاهی است. به این منظور، تعداد 67 ایستگاه در نقاط مختلف شهر اصفهان انتخاب و شدت صوت در زمان اوج ترافیک (ساعات 16 الی 19) در طی فصل زمستان اندازهگیری شد. محل ایستگاههای نمونهبرداری از طریق یک روش سیستماتیک-تصادفی و با توجه به میزان ساخت و ساز، فضای سبز و تنوع ساختاری مشخص شد. 27 حالت سیمای سرزمین بدست آمد که در هر کدام از حالتها، سه ایستگاه به صورت تصادفی انتخاب و نمونهبرداری در آن انجام شد. در بیشتر ایستگاهها میزان آلودگی صوتی بالاتر از حد مجاز بود (مسکونی 55-45، تجاری-مسکونی 60-50 دسیبل). از روش پیشرفته رگرسیونی جنگل تصادفی برای انجام تجزیه و تحلیل استفاده شد. با استفاده از این روش، تاثیرگذارترین سنجهها در بافرهای مختلف شناسایی و بیشترین فراوانی از بین سنجهها مربوط به سنجههای شاخص پراکندگی و مجاورت، میانگین فاصله فراکتالی، شاخص عدم انبوهی، شاخص همبستگی، شاخص میانگین توزیع شکل و میانگین فاصله اقلیدسی (FRAC_MN) بود. همچنین، بررسی شش سنجه اول در هر کدام از مدلهای بافری و طبقات کاربری نشان داد که در هرکدام از آنها، سنجههای متفاوتی دارای اهمیت بیشتری هستند. به دست آوردن سنجههای دارای اهمیت به طراحی لکههای شهری با کاربری مختلف و نحوه چیدمان کاربریها کمک میکند.
رضا خیری سلطان احمدی؛ حبیب نظرنژاد؛ فرخ اسدزاده
چکیده
زمینه و هدف: رسوبات رودخانهای یکی از شناساگرهای زیستمحیطی بسیار مهم برای تعیین میزان آلودگی در بومسازگان هستند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی کیفیت رسوبات رودخانه مهاباد در استان آذربایجانغربی است.مواد و روشها: بدین منظور 15 نمونه رسوبات سطحی (از عمق 20-0 سانتیمتری) رودخانه برداشت شد. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی رسوبات شامل: بافت، ...
بیشتر
زمینه و هدف: رسوبات رودخانهای یکی از شناساگرهای زیستمحیطی بسیار مهم برای تعیین میزان آلودگی در بومسازگان هستند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی کیفیت رسوبات رودخانه مهاباد در استان آذربایجانغربی است.مواد و روشها: بدین منظور 15 نمونه رسوبات سطحی (از عمق 20-0 سانتیمتری) رودخانه برداشت شد. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی رسوبات شامل: بافت، مواد آلی، مواد خنثیشونده، هدایت الکتریکی، pH، مقدار کل فلزات سنگین اندازهگیری شد. همبستگی بین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی رسوبات با فلزات سنگین، با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS انجام شد.یافتهها: میانگین غلظت کل فلزات سنگین آرسنیک، نیکل، روی، کادمیوم، سرب، کبالت، کروم و مس به ترتیب 29/13، 40/63، 53/60، 47/0، 39/0، 40/18، 47/44 و 93/25 میلیگرم بر کیلوگرم است. آرسنیک، نیکل و کادمیوم مقادیری بالاتر از غلظت استاندارد فلزات سنگین در رسوبات را داشتند. طبق نتایج ضریب همبستگی پیرسون، ظرفیت تبادل کاتیونی، ماده آلی، رس و سیلت بیشترین همبستگی مثبت معنیدار را با نحوه توزیع فلزات سنگین دارند. از طرف دیگر به غیر از مس، کروم و کبالت بقیه عناصر باهم همبستگی مثبت معنیدار 99 درصد را نشان میدهند. نتایج نشان داد همه عناصر دارای منشأ یکسانی هستند/نتیجهگیری: با توجه با تفکیک نمونههای بالادست و پاییندست میتوان گفت غلظت عناصر در بالادست ناشی از عوامل طبیعی بوده و در پاییندست با افزایش فعالیتهای انسانی، آلایندگی فلزات سنگین بیشتر شده است.
سید مصطفی طباطبائی؛ علی شهیدی
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: در منطقه رفسنجان استان کرمان سایتهایی برای محل دفن زباله در نظر گرفته شده است، در حالی که نفوذ شیرابه ناشی از وجود محل دفن برای منابع آب زیرزمینی که تنها منبع اصلی تأمین نیاز آبی این منطقه است، تهدید جدی محسوب میشود. پژوهش حاضر با هدف تعیین روند تغییرات آلودگی ناشی از نفوذ آلایندهها از یک لندفیل فرضی بر اساس ...
بیشتر
چکیده
زمینه و هدف: در منطقه رفسنجان استان کرمان سایتهایی برای محل دفن زباله در نظر گرفته شده است، در حالی که نفوذ شیرابه ناشی از وجود محل دفن برای منابع آب زیرزمینی که تنها منبع اصلی تأمین نیاز آبی این منطقه است، تهدید جدی محسوب میشود. پژوهش حاضر با هدف تعیین روند تغییرات آلودگی ناشی از نفوذ آلایندهها از یک لندفیل فرضی بر اساس شرایط زمینشناسی و هیدروژئولوژیکی دشت رفسنجان برای نشان دادن تأثیر نفوذ شیرابه و انتشار و پخش آلودگی در منابع آب زیرزمینی انجام شد.
مواد و روشها:انتقال آلودگی بر اساس تغییرات غلظت در دو نقطه ابتدایی و انتهایی لندفیل توسط مدل MT3DMS به صورت روزانه و برای مدت 22 سال بررسی گردید. غلظت آلودگی 2 و 4g/L و شدت نفوذ آن 1/5 و 3cm بر روز در نظر گرفته شد.
یافتهها:شیب خط افزایش غلظت در فرآیند انتشار، پخشیدگی با تأخیر در ابتدای لندفیل با غلظت 2 و 4g/L و شدت 1/5cm بر روز به ترتیب در طول 15 و 17 سال روند افزایشی دارد و پس از آن کاهش مییابد. در انتهای لندفیل برای غلظت 2g/L، در 5 سال اول و غلظت 4g/L در 9 سال اول، 90 درصد افزایش غلظت آلودگی اتفاق میافتد و در سالهای بعد روند ثابتی دارد.
نتیجهگیری: در فرآیندهای مختلف انتقال پس از نفوذ آلودگی به آبخوان، غلظت آلودگی در ابتدا کم و به مرور زمان افزایش مییابد و در صورت ثابت بودن غلظت منبع آلاینده و شدت نفوذ ثابت، حداکثر غلظت آلودگی آبخوان در یک مقدار مشخص ثابت میشود و نوع فرآیند انتقال در زمان رسیدن به این مقدار ثابت تأثیر زیادی دارد؛ بهطوریکه در فرآیند انتشار- پخشیدگی به طور متوسط در 5 سال اول این مقدار ثابت میشود و در حالت با تأخیر پس از نزدیک 22 سال به مقدار ثابت میرسد.
نسرین عبداللهی؛ محمدهادی دهقانی؛ کاظم ندافی؛ فضل اله چنگانی؛ امیرحسین محوی؛ نیاز مهدی اصفهانی
چکیده
زمینه و هدف: روغن و گریس باعث صدمه به موجودات زنده آبزی واکوسیستم گیاهی و خاکی گردیده، برای انسان موتاژنیک و کارسینوژنیک هستند. هدف ازاین تحقیق، مطالعه کاهش آلودگی روغن وگریس موجوددرپساب کارخانه فولاد بااستفاده ازسیستم شناورسازی با هوای فشرده بود. مواد و رو شها: درفاز اول این تحقیق ازپساب خام کارخانه برای سنجش میزان روغن وگریس ،اکسیژن ...
بیشتر
زمینه و هدف: روغن و گریس باعث صدمه به موجودات زنده آبزی واکوسیستم گیاهی و خاکی گردیده، برای انسان موتاژنیک و کارسینوژنیک هستند. هدف ازاین تحقیق، مطالعه کاهش آلودگی روغن وگریس موجوددرپساب کارخانه فولاد بااستفاده ازسیستم شناورسازی با هوای فشرده بود. مواد و رو شها: درفاز اول این تحقیق ازپساب خام کارخانه برای سنجش میزان روغن وگریس ،اکسیژن موردنیازشیمیایی،کل جامدات،جامدات معلق،جامدات محلول،کدورت وقلیائیت نمونه برداری شد. فازدوم مطالعه ،استفاده ازفرایند شناورسازی با هوای فشرده بااستفاده ازیک پایلوت شناورسازی با هوای فشرده و نمونه برداری وتعیین مجدد مقادیرپارامترهای ذکرشده برای تعیین راندمان حذف روغن وگریس درسه غلظت و چهارزمان ماند مختلف وبرای سایرپارامترها درغلظت وزمان ماند بهینه بود. یافته ها: زمان ماندهای انتخابی شامل 30،45،60،90 دقیقه بوده وغلظ تهای انتخابی عبارت بودنداز 591،386،277 میلی گرم برلیتر. راندمان حذف برای پارامترهای روغن وگریس، اکسیژن مورد نیاز شیمیایی،کل جامدات، جامدات معلق،جامدات محلول،کدورت،قلیائیت برابربا 48،46،37،36،82،89،6درصد بدست آمد. نتیجه گیری: باافزایش زمان هوادهی از 30 دقیقه به 90 دقیقه، راندمان حذف تمامی پارامترها افزایش یافت. اما راندمان حذف از 60 دقیقه تا 90 دقیقه تقریبا ثابت بود. راندمان حذف درغلظت های بالاترروغن وگریس (591 میلی گرم برلیتر) بیشترازراندمان حذف درغلظت های پایین ترروغن وگریس (277 میلی گرم برلیتر) بود.
علی مقیمی کندلوسی؛ امین محبی تفرشی؛ غزاله محبی تفرشی
چکیده
چکیده
زمینهوهدف:عدم وجود جایگاه مناسب برای دفن و نگهداری زباله در مناطق مختلف گیلان نه تنها باعث از بین رفتن هکتارها جنگل و زمین کشاورزی شده، بلکه سلامت عمومی را نیز با خطرات جدی مواجه کرده است. شهرستان لنگرود نیز به عنوان یکی از نقاط گردشگر پذیر استان گیلان از تبعات زباله در امان نیست، لذا مطالعه حاضر با هدف مکانیابی مناطق مستعد ...
بیشتر
چکیده
زمینهوهدف:عدم وجود جایگاه مناسب برای دفن و نگهداری زباله در مناطق مختلف گیلان نه تنها باعث از بین رفتن هکتارها جنگل و زمین کشاورزی شده، بلکه سلامت عمومی را نیز با خطرات جدی مواجه کرده است. شهرستان لنگرود نیز به عنوان یکی از نقاط گردشگر پذیر استان گیلان از تبعات زباله در امان نیست، لذا مطالعه حاضر با هدف مکانیابی مناطق مستعد جدید دفن بهداشتی پسماند شهری با در نظر گرفتن استانداردهای زیست محیطی در شهرستان لنگرود انجام شد.
موادوروشها:در این تحقیق 20 معیار براساس استانداردهای سازمان حفاظت محیط زیست ایران، سازمان محیط زیست ایالت آلبرتای کانادا، آژانس کنترل آلودگی مینه سوتا و وزارت محیط زیست بریتیش کلمبیا به عنوان معیارهای دخیل در مکانیابی مورد استفاده قرار گرفتند. برای ترکیب نقشه معیارها از روش TOPSISدر محیط نرمافزار ArcGISبهره گرفته شد.
یافتهها:پس از طی نمودن مراحل روش TOPSIS و باتلفیق لایههاى به دست آمده در محیط نرمافزار ArcGIS،نقشه نهایى مکانیابى دفن پسماندهاى شهری درمحدوده مطالعاتى در 5 کلاس (خیلی ضعیف، ضعیف، متوسط، خوب وعالی) طبقه بندى شد.
نتیجهگیرى:بر مبنای نتایج بهدست آمده، 5 محدوده مستعد در جنوب و جنوب غربی شهرستان با بالاترین درجه تناسب و قرار گرفتن در کلاس عالی، بهعنوان مناطق جدید دفن پسماندهای شهری شهرستان لنگرود پیشنهادمیشوند.
مهدی کماسی؛ بهرنگ بیرانوند
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به مواردی همچون تغییر اقلیم گسترده و در نتیجه افزایش خشکسالی، رشد جمعیت انسانی و بهتبع آن افزایش تقاضای جهانی برای انرژی و آب، پروژههای بزرگ سدسازی افزایش یافته است. با این وجود بدون تحقیقات جامع، یک پروژه بزرگ مانند سد، اثرات برگشتناپذیر و پیشبینی نشده زیادی را روی محیط زیست خواهد گذاشت. مطالعه حاضر با ...
بیشتر
زمینه و هدف: با توجه به مواردی همچون تغییر اقلیم گسترده و در نتیجه افزایش خشکسالی، رشد جمعیت انسانی و بهتبع آن افزایش تقاضای جهانی برای انرژی و آب، پروژههای بزرگ سدسازی افزایش یافته است. با این وجود بدون تحقیقات جامع، یک پروژه بزرگ مانند سد، اثرات برگشتناپذیر و پیشبینی نشده زیادی را روی محیط زیست خواهد گذاشت. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثرات زیستمحیطی سد ایوشان در دو فاز ساختمانی و بهرهبرداری بر محیطهای بیولوژیکی، فیزیکی- شیمیایی، اقتصادی- اجتماعی، فرهنگی و استراتژیکی انجام شد. مواد و روشها: در مطالعه ارزیابی اثرات زیستمحیطی سد ایوشان با توجه به توسعه و تکامل و همچنین کاربرد فراوان ماتریسها در پروژههای عمرانی، از روش ماتریس لئوپولد اصلاح شده و ماتریس ارزیابی اثرات سریع استفاده شد. جهت ارزیابی فعالیتهای مرحله ساختمانی و بهرهبرداری بر روی اجزای محیط زیستی هر یک از گزینهها، از روش بازدید میدانی و پرسشنامه استفاده شد. یافتهها: بر اساس نتایج، بیشترین اثرات و پیامدهای منفی در فازهای ساختمانی و بهرهبرداری برای هر دو ماتریس لئوپولد اصلاح شده و ماتریس ارزیابی اثرات سریع مربوط به محیط فیزیکی- شیمیایی و بیشترین اثرات مثبت مربوط به محیط اقتصادی- اجتماعی برای هر دو فاز بود. نتیجهگیری: با مقایسه آثار مثبت فراوان ساخت و بهرهبرداری سد از نظر اقتصادی - اجتماعی نسبت به آثار منفی فیزیکی- شیمیایی، میتوان گزینه ساخت سد را گزینهای مناسب محسوب نمود. همچنین در نتایج هر دو ماتریس تطابق بسیار مناسبی بهدست آمد که میتواند صحت نتایج را در ارزیابی زیست محیطی سد ایوشان در دو مرحله ساختمانی و بهرهبرداری تأیید نماید. نوع مقاله: پژوهشی
عباس خدابخشی؛ محمد رسول اسدی امیرآبادی؛ مرتضی سدهی؛ کبری شاکری
چکیده
زمینه و هدف: با پیشرفت جامعه و تغییر در شیوه زندگی مردم، استفاده از ظروف یکبار مصرف امری اجتنابناپذیر شده است. استفاده از این ظروف میتواند سلامت فردی و عمومی جامعه را تهدید کند. در حال حاضر ایران جزء 5 کشور اول دنیا در استفاده از این ظروف است. مطالعه حاضر با هدف بررسی غلظت فلزات سنگین سرب، کروم و مس در ظروف یکبار مصرف مورد استفاده ...
بیشتر
زمینه و هدف: با پیشرفت جامعه و تغییر در شیوه زندگی مردم، استفاده از ظروف یکبار مصرف امری اجتنابناپذیر شده است. استفاده از این ظروف میتواند سلامت فردی و عمومی جامعه را تهدید کند. در حال حاضر ایران جزء 5 کشور اول دنیا در استفاده از این ظروف است. مطالعه حاضر با هدف بررسی غلظت فلزات سنگین سرب، کروم و مس در ظروف یکبار مصرف مورد استفاده در شهرکرد انجام گرفت. مواد و روشها: این مطالعه بر روی ظروف یکبار مصرف (فوم، گیاهی و پلاستیکی) موجود در شهرکرد انجام گرفت. برای این منظور از سه نمایندگی و از هر نمایندگی سه نمونه ظرف یکبار مصرف (فوم، گیاهی و پلاستیکی) انتخاب گردید. تعداد کل نمونههای جمعآوری شده 72 عدد بود. هضم نمونهها بر اساس مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران انجام گرفت و سپس غلظت فلزات سنگین توسط دستگاه جذب اتمی تعیین مقدار گردید. نتایج با استفاده از نرمافزار آماری SPSS، ورژن 16 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافتهها: میانگین غلظت فلزات سنگین در این ظروف برای مس، کروم و سرب به ترتیب بر اساس جنس، فوم، گیاهی و پلاستیکی از راست به چپ (8/19، 7/4، 0/83 - 4/5، 6/04، 3/33 - 3/73، 7/09، 0)، بر اساس شکل، لیوان، بشقاب و قاشق (5/55، 6/07، 2/55 - 5/26، 7/48، 2 - 4/32، 6/75، 0) و بر اساس برند، ایرانیان، قائم و کیانی (5/36، 2/46، 1/56 - 5/68، 10/76، 1/68 - 4/35، 7/1، 1/12) mg به ازاء هر mg/kg) )kg) از وزن خشک نمونه بهدست آمد. نتیجهگیری: مقایسه مقدار فلزات اندازهگیری شده در ظروف یکبار مصرف نشان داد که میانگین غلظت سرب بر اساس برند در مقایسه با حداکثر مقدار مجاز توصیه شده سرب ( 2mg/kg) در حد استاندارد بود. میانگین غلظت کروم در ظروف یکبار مصرف در مقایسه با حداکثر مقدار مجاز توصیه شده ( 1mg/kg) از استاندارد مورد نظر بیشتر بود. برای مس استاندارد خاصی مشخص نشده است.
غلامرضا جاهد؛ فاطمه عموزاد خلیلی؛ آذر محمدی؛ ناهیده جلالی
چکیده
زمینه و هدف: بروز بیماریهای ناشی از خوردن مواد غذایی در اثر میکروارگانیسمها، یکی از مشکلات عمده سلامت عمومی جوامع مختلف است و از آنجاییکه وظیفه طبخ غذا اغلب به عهده زنان است و آنها نیاز دارند اطلاعات جامعی درباره سلامت و ایمنی مواد غذایی داشته باشند، از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی آگاهی و نگرش زنان خانهدار شهر بهشهر درباره ...
بیشتر
زمینه و هدف: بروز بیماریهای ناشی از خوردن مواد غذایی در اثر میکروارگانیسمها، یکی از مشکلات عمده سلامت عمومی جوامع مختلف است و از آنجاییکه وظیفه طبخ غذا اغلب به عهده زنان است و آنها نیاز دارند اطلاعات جامعی درباره سلامت و ایمنی مواد غذایی داشته باشند، از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی آگاهی و نگرش زنان خانهدار شهر بهشهر درباره بهداشت و ایمنی مواد غذایی انجام شد. روشکار: در این مطالعه مقطعی و توصیفی- تحلیلی که در سال 1391 انجام شد، آگاهی و نگرش 350 نفر از زنان خانهدار شهر بهشهر درباره بهداشت و ایمنی مواد غذایی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامهای که حاوی دو بخش آگاهی و نگرشی بود، استفاده شد. دادهها پس از گردآوری با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه18) و آزمون ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. میزان p کمتر از 0/05 معنیدار در نظر گرفته شد. یافتهها: میانگین نمره میزان آگاهی زنان خانهدار از دامنه عددی صفر تا 12 بود که میانگین نمره میزان آگاهی آنها در این مطالعه 16/6 بهدست آمد و میتوان گفت که میزان آگاهی زنان در حد متوسط بود. نمره میزان نگرش زنان میتواند عددی بین 10 تا 40 باشد که میانگین نمره میزان نگرش زنان مورد مطالعه 33/12 محاسبه شد. همچنین ارتباط معناداری بین تحصیلات و میزان آگاهی و نگرش مشاهده شد (0/05>p)، اما بین سن و میزان آگاهی و نگرش ارتباط معناداری وجود نداشت (0/05>p). نتیجهگیری: آگاهی و نگرش زنان خانهدار شهر بهشهر درباره بهداشت و ایمنی مواد غذایی در حد متوسط میباشد و ضروری است در جهت ارتقاء آگاهی و تغییر در نگرش زنان خانهدار در ارتباط با بهداشت و ایمنی مواد غذایی تلاش شود.
ساجده آشینه گر؛ محمد رضا صالحی سلمی؛ محمد حسین دانشور؛ سامان آبدانان مهدی زاده
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی صوتی، یکی از مشکلات محیط زیست در کلانشهرهاست که در ابعاد مختلف روانی و جسمی، سلامتی انسان را به مخاطره میاندازد و متأسفانه این نوع از آلودگی نسبت به سایر آلودگیها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بهمنظور پیشگیری از این اثرات و دسترسی به استانداردهای توصیه شده، استفاده از گیاهان بهعنوان موانع صوتی، در شهرها ...
بیشتر
زمینه و هدف: آلودگی صوتی، یکی از مشکلات محیط زیست در کلانشهرهاست که در ابعاد مختلف روانی و جسمی، سلامتی انسان را به مخاطره میاندازد و متأسفانه این نوع از آلودگی نسبت به سایر آلودگیها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بهمنظور پیشگیری از این اثرات و دسترسی به استانداردهای توصیه شده، استفاده از گیاهان بهعنوان موانع صوتی، در شهرها امری ضروری است. درختان قادرند تا با اثر آیرودینامیکی خود در نزدیک جاده بهعنوان موانع متخلخل عمل کرده و باعث کاهش آلودگی صوتی گردند. پیشنهاد میشود در طراحی پارکهای آینده، استراتژیهای کاشت با هدف اثر کاهشی پوشش گیاهی بر آلودگی صوتی تشویق شوند.مواد و روشها: تحقیق حاضر بهمنظور بررسی میزان جذب آلودگی صوتی در یکی از گونههای رایج گیاهی در فضای سبز اهواز بهنام ناترک (Dodonaea viscosa L.) در سال 1397 انجام شد. آزمایشی بهصورت طرح کاملاً تصادفی با تیمارهای فاصله منبع صوت تا دیوار سبز (5، 10 و 15 متر) و ضخامت دیوار سبز (0/5، 1، 1/5متر و صفر بهعنوان شاهد) انجام شد. بعد از اخذ صدا بهوسیله دستگاه گیرنده، دادهها به نرمافزار متلب (2015) منتقل شد. سپس ویژگیهای صوتی از دادهها استخراج شد.یافته ها: نتایج نشان داد که با افزایش فاصله از منبع صوت در تمامی عرضهای ذکر شده، کمینه شدت صوت کاهش یافت و در نهایت دیوار سبز با ضخامت 1 متر و در فاصله 15 متری، بیشترین کاهش (68/4 دسیبل) را در کمینه شدت صوت داشت. همچنین مشخص شد که با افزایش فاصله منبع صوت از دیوار سبز، بیشینه صوت کاهش یافت؛ بهگونهای که بیشترین بیشینه مربوط به فاصله 5 متری (91/6 دسیبل) و کمترین بیشینه مربوط به فاصله 15 متری (76/3 دسیبل) بود. همچنین آنالیز دادهها نشان داد که در شاهد و سایر ضخامتهای مربوطه به دیوار سبز، با افزایش فاصله از منبع صوت، میانگین شدت صوت کاهش مییابد. در ضخامتهای 1 و 1/5 متری با افزایش فاصله از منبع صوت، کشیدگی شدت صوت کاهش یافت. بیشترین واریانس شدت صوت در ضخامت 1 متری درختچه و در فاصله 5 متری از منبع صوت وجود داشت و کمترین واریانس شدت صوت نیز مربوط به ضخامت شاهد در فاصله 5 متری از منبع صوت بود.نتیجه گیری: اصولاً ارتعاش امواج صوتی توسط برگها و شاخه های درختان جذب میشود. هرقدر تراکم درخت بیشتر و فاصله منبع صوت از درخت کمتر باشد، اثر کاهندگی گونه بیشتر است. هرچقدر فاصله دیوار سبز کمتر باشد، بهدلیل اینکه زاویه بیشتری در مسیر انحراف موج پیدا ایجاد میکند و بنابراین موج فاصله زیادتری باید تا دریافتکننده بایستی بپیماید، صدا بهمرور کاهش مییابد. با توجه به نتایج بهدست آمده، به طراحان فضای سبز پیشنهاد میشود جهت استفاده از درختچه ناترک بهعنوان دیوار سبز و کاهنده صوت، هرس آن با عرض 1 متری انجام شود و همچنین فاصله آن با آلاینده های صوتی نزدیک و در حدود 5 متری باشد.
کیوان شایسته؛ گیتی بهبودی
چکیده
زمینه و هدف: فلزات سنگین یکی از آلایندههای پایداری هستند که در طبیعت تجزیه نمیشوند و میتوانند همراه پساب یا فاضلاب صنایع مختلف به محیطزیست وارد شوند. معمولا این فلزات به مقدار کمی بـرای عملکرد طبیعی بدن مورد نیاز هستند؛ اما ورود بیش از حد مجاز آنها به بدن، مسمومیت ایجاد خواهد کرد. هدف این تحقیق نیز، مروری است بر روشهای مختلف ...
بیشتر
زمینه و هدف: فلزات سنگین یکی از آلایندههای پایداری هستند که در طبیعت تجزیه نمیشوند و میتوانند همراه پساب یا فاضلاب صنایع مختلف به محیطزیست وارد شوند. معمولا این فلزات به مقدار کمی بـرای عملکرد طبیعی بدن مورد نیاز هستند؛ اما ورود بیش از حد مجاز آنها به بدن، مسمومیت ایجاد خواهد کرد. هدف این تحقیق نیز، مروری است بر روشهای مختلف حذف فلزات سنگین که در قالب روشهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی ارائه شده است. مواد و روشها: در مقاله حاضر، پس از جستوجوی مقالات مرتبط منتشر شده در سالهای 2014 تا 2019 در بانکهای اطلاعاتی مانند Springer، Science direct، Scopus، Freepaper و John Wiley مراجع حاضر در متن جهت بهدستآوردن آخرین یافتهها در زمینهی روشهای حذف فلزات سنگین انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: مطالعات نشان مىدهد فلزات سنگین مىتوانند سلامتی انسانها را تحت تأثیر قرار دهند، به همین دلیل حذف فلزات سنگین امری ضروری میباشد و روشهای مختلفی برای حذف فلزات سنگین در قالب روشهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی از قبیل روشهای غشایی، تهنشینی شیمیایی، تصفیه الکتروشیمیایی، تبادل یونی، جذب سطحی و زیستپالایی مورد استفاده قرار میگیرد. نتیجهگیری: نتایج مطالعات نشان داد، فلزات سنگین اثرات مخربی بر جای میگذارند و حذف و تصفیه این فلزات از آب و خاک ضرورت دارد. ارائه مزایا و معایب روشهای حذف فلزات سنگین، امکان انتخاب روش مناسب از نظر هزینه و دسترسی به دانش فنی را، بهسادگی امکانپذیر میکند.
مهدی آل احمد؛ عبدالرضا کرباسی؛ امیرحسین دوامی؛ رضا جلیل زاده ینگجه
چکیده
زمینه و هدف: تصمیمگیری صحیح در مدیریت آلودگی هوا نیازمند داشتن برآوردی درست از وضعیت کیفیت هوا و شرایط هواشناسی است. لذا بررسی دادههای ایستگاههای پایش، یک بخش اجتنابناپذیر در مطالعات آلودگی هوا است. برای این منظور، همگنی دادههای ایستگاههای هواشناسی و کیفیت هوا شهرستان ماهشهر، با استفاده از آزمونهای آماری مورد ارزیابی ...
بیشتر
زمینه و هدف: تصمیمگیری صحیح در مدیریت آلودگی هوا نیازمند داشتن برآوردی درست از وضعیت کیفیت هوا و شرایط هواشناسی است. لذا بررسی دادههای ایستگاههای پایش، یک بخش اجتنابناپذیر در مطالعات آلودگی هوا است. برای این منظور، همگنی دادههای ایستگاههای هواشناسی و کیفیت هوا شهرستان ماهشهر، با استفاده از آزمونهای آماری مورد ارزیابی قرارگرفته است.مواد و روشها: در ابتدا ده سال دادههای ایستگاههای هواشناسی و دادههای سالهای 2016 الی 2019 کیفیت هوا شهرستان ماهشهر جمعآوری گردید. سپس میزان بیشینه و کمینه، انحراف معیار، واریانس، چولگی و کشیدگی برای تمامی پارامترها محاسبه و با استفاده از آزمونهای آماری ناهمگنیها و نوسانات نامحتمل دادهها مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتهها: بررسی نتایج نشان داد که بهطور متوسط 12% از کل دادهها در ایستگاه هواشناسی منطقه ویژه نامعتبر بوده و دادهها این ایستگاه نرمال نیستند. همچنین پارامترهای هواشناسی فرودگاه ماهشهر بیش از 98% داده معتبر داشته و توزیع دادهها در این ایستگاه نرمال بوده است. از بررسی آماری دادههای غلظت آلودگی در ایستگاههای کیفیت هوا، میتوان بیان نمود که از 21 آلاینده مورد بررسی در 4 ایستگاه کیفیت هوا موجود در منطقه، تنها آلایندههای PM2.5 در ایستگاه ماهشهر، NO2 در ایستگاه سیار منطقه ویژه و CO ، O3 در ایستگاه منطقه ویژه از دادههای نرمالی برخوردار بوده است.نتیجهگیری: درنتیجه ایستگاه ثابت کیفیت هوای منطقه ویژه و ایستگاه هواشناسی شهر ماهشهر به ترتیب با متوسط 4/16% و0/48% داده نامعتبر، اعتبار بیشتری نسبت به سایر ایستگاهها موجود در منطقه برخوردار بودهاند. در آخر پیشنهاد میگردد دادههای سایر ایستگاهها جهت استفاده در بازه زمانی موردنیاز میبایست به توزیع نرمال نزدیک گردند.
امین احمدی تبار؛ محمد هادی دهقانی؛ فائزه ایزد پناه
چکیده
زمینه و هدف: پساب صنایع نساجی حاوی مقدار قابل توجهی از آلاینده های سمی و آلی می باشد. به علت خطرات بهداشتی از قبیل سرطانزایی و جهشزایی، تخلیه این دسته فاضلابها در منابع آبی می تواند مخاطرات بهداشتی دربرداشته باشد. هدف ازاین تحقیق، بررسی کارائی حذف رنگزای بازیک بنفش 16 (BV16) از محلول های آبی با استفاده از کیتوزان استخراج شده از ضایعات ...
بیشتر
زمینه و هدف: پساب صنایع نساجی حاوی مقدار قابل توجهی از آلاینده های سمی و آلی می باشد. به علت خطرات بهداشتی از قبیل سرطانزایی و جهشزایی، تخلیه این دسته فاضلابها در منابع آبی می تواند مخاطرات بهداشتی دربرداشته باشد. هدف ازاین تحقیق، بررسی کارائی حذف رنگزای بازیک بنفش 16 (BV16) از محلول های آبی با استفاده از کیتوزان استخراج شده از ضایعات میگو میباشد. مواد وروش ها :در این مطالعه تاثیر پارامترهای مختلف از قبیل زمان تماس، غلظت اولیه رنگزا، غلظت جاذب و pH بر روی میزان جذب مورد بررسی قرار گرفت. غلظت باقیمانده رنگزا با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر در طول موج nm 545 قرائت شد. دادههای جذب با ایزوترمهای لانگمیر، فروندلیخ و سینتیکهای واکنش شرح داده شدند. یافته ها: نتایج نشان داد با افزایش زمان تماس و افزایش دوز جاذب، میزان حذف رنگ توسط جاذب افزایش و با کاهش غلظت اولیه رنگزا، میزان حذف افزایش یافت. بر طبق نتایج بدست آمده، جذب رنگزا بر روی این جاذب از ایزوترم فروندلیچ با 99/0<2R تبعیت می کند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که میتوان از کیتوزان استخراج شده از ضایعات میگو به عنوان یک جاذب نسبتاً کارآمد جهت حذف رنگزای بازیک بنفش 16 در محلول های آبی استفاده نمود.
محمد هادی ابوالحسنی؛ احسان رضایی
چکیده
زمینه و هدف: پسماندهای جامد شهری در لندفیل در طول یک فرآیند تبدیل بیوشیمیایی که تجزیه زیستی نامیده میشود، به گاز لندفیل تبدیل میشوند. گاز لندفیل محصول فساد زباله قابل تجزیه است که حاوی 60-40 درصد متان و مقادیر مختلفی از دیگر گازها میباشد. مطالعه حاضر با هدف تخمین گازهای زیست محیطی در لندفیل شماره 1 شاهینشهر (کل گاز لندفیل، گازهای ...
بیشتر
زمینه و هدف: پسماندهای جامد شهری در لندفیل در طول یک فرآیند تبدیل بیوشیمیایی که تجزیه زیستی نامیده میشود، به گاز لندفیل تبدیل میشوند. گاز لندفیل محصول فساد زباله قابل تجزیه است که حاوی 60-40 درصد متان و مقادیر مختلفی از دیگر گازها میباشد. مطالعه حاضر با هدف تخمین گازهای زیست محیطی در لندفیل شماره 1 شاهینشهر (کل گاز لندفیل، گازهای متان و دیاکسیدکربن)، مقایسه میزان گازها در طول 30 سال و همچنین بررسی توان این لندفیل جهت استحصال انرژی انجام شد. مواد و روشها: محیط مورد پژوهش، لندفیل شماره 1 در کارخانه بازیافت شاهینشهر (اصفهان) واقع در کوههای جعفرآباد بود که ظرفیت آن در سال 1389 تکمیل شده و ارزیابی گازهای لندفیل در آنها صورت گرفته است. در این مطالعه میزان کل گازهای تولیدی، متان و دیاکسیدکربن با استفاده از مدل تخریب مرتبه اول در طول 30 سال و میزان این گازها در لندفیل از سال 1392 تا سال 1422 محاسبه شد. یافتهها: بر اساس نتایج بهدست آمده، میزان گازهای لندفیل در طول زمان کاهش یافته است. بیشترین گاز متان و دیاکسیدکربن تولید شده به ترتیب در حدود 350 و 950 هزارکیلوگرم در سال 1392 و کمترین مقدار متان و دیاکسیدکربن تولید شده به ترتیب در حدود 57 و 157 هزار کیلوگرم در سال 1422 برآورد شده است. حجم کل گازهای تولید شده در این لندفیل طی 30 سال حدود 15 میلیون مترمکعب برآورد شده است، که 27 درصد جرم آن را متان و 73 درصد آن را دیاکسیدکربن تشکیل میدهد. میزان گاز متان و دیاکسیدکربن در طول 30 سال به ترتیب حدود 5 و 13 میلیون کیلوگرم پیشبینی شده است. نتیجهگیری: بهطور کلی با گذشت زمان میزان گازهای لندفیل کاهش یافته است. پیشنهاد میشود جهت استفاده از این حجم گاز، از تکنولوژیهای استحصال انرژی برای کنترل گازهای گلخانهای و تولید انرژی مورد نیاز کارخانه بازیافت شاهینشهر استفاده شود.
محسن حیدری؛ ضحی حیدری نژاد؛ ولی علیپور؛ کاووس دیندارلو؛ امید رحمانیان؛ بابک گودرزی؛ حسن موسی پور
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی هوا و اثرات بهداشتی آن، یک چالش اساسی در ایران میباشد. یکی از اقدامات مؤثر جهت کنترل کیفیت هوا، تعیین میزان واقعی آلایندهها و توصیف کیفیت هوا در مقایسه با شرایط استاندارد میباشد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی کیفیت بهداشتی هوای شهر کرمان و معرفی آلاینده مسئول در سال 1394 انجام شد. مواد و روشها: در این مطالعه ...
بیشتر
زمینه و هدف: آلودگی هوا و اثرات بهداشتی آن، یک چالش اساسی در ایران میباشد. یکی از اقدامات مؤثر جهت کنترل کیفیت هوا، تعیین میزان واقعی آلایندهها و توصیف کیفیت هوا در مقایسه با شرایط استاندارد میباشد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی کیفیت بهداشتی هوای شهر کرمان و معرفی آلاینده مسئول در سال 1394 انجام شد. مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، دادههای غلظت آلایندههای هوا از سازمان حفاظت محیط زیست کرمان بهدست آمد. سپس شاخص کیفیت هوا برای آلاینده های معیار (CO، SO2، NO2، PM10، O3 وPM2.5) محاسبه گردید. بر مبنای سطح این شاخص، کیفیت هوا به گروههای خوب، متوسط، غیر بهداشتی برای گروههای حساس، غیر بهداشتی، خیلی غیر بهداشتی و خطرناک تقسیمبندی شد. یافتهها: کیفیت هوای شهر کرمان در سال 1394 در 7، 60، 29 و 4 درصد روزهایی که سنجش آلایندهها انجام گرفت، به ترتیب در وضعیت پاک، سالم، ناسالم برای گروه های حساس و ناسالم قرار داشت. بهترین و بدترین کیفیت هوا در ماههای دی (فصل سرد) و فروردین (فصل گرم) مشاهده شد. آلاینده مسئول آلودگی هوا در این شهر، PM2.5 بود. نتیجهگیری: مسئول اصلی آلودگی هوای شهر کرمان در سال 1394، ذرات معلق بودند. این وضعیت ممکن است ناشی از طوفان های گردوغبار محلی و منطقهای (بهخصوص از مناطق جنوب غربی ایران و همچنین منطقه سیستان) باشد. بنابراین میبایست اقدامات لازم جهت کنترل این نوع آلودگی و نیز کاهش سطح تماس افراد جامعه با آن انجام گیرد.
حسن ملوندی؛ نسرین حسن زاده
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی غلظت و درجه آلودگی فلزات سنگین در رودخانه ها بر اساس شاخص های آلودگی رسوبات، یکی از موضوعات مهم در تحقیقات بوم سم شناسی است. بنابراین هدف از این تحقیق، سنجش غلظت فلزات سنگین در رسوبات رودخانه سیاهرود و ارزیابی ریسک خطر سلامت این آلاینده ها بود. هدف دیگر تعیین وضعیت این رودخانه از لحاظ آلوده و غیر آلوده بودن برای ...
بیشتر
زمینه و هدف: ارزیابی غلظت و درجه آلودگی فلزات سنگین در رودخانه ها بر اساس شاخص های آلودگی رسوبات، یکی از موضوعات مهم در تحقیقات بوم سم شناسی است. بنابراین هدف از این تحقیق، سنجش غلظت فلزات سنگین در رسوبات رودخانه سیاهرود و ارزیابی ریسک خطر سلامت این آلاینده ها بود. هدف دیگر تعیین وضعیت این رودخانه از لحاظ آلوده و غیر آلوده بودن برای مطالعات بوم سم شناسی بود. روش کار: از روش هضم اسیدی برای آماده سازی نمونه ها استفاده شد. سپس غلظت عناصر Cr، Fe، Zn، As، Se، Ni، Co، Al و Mn با استفاده از ICP-OES اندازه گیری شد. شاخص های ریسک آلودگی و ریسک اکولوژیکی نیز محاسبه گردید. یافته ها: میانگین غلظت های کروم، آهن، روی، آرسنیک، سلنیوم، نیکل، کبالت، آلومینیوم و منگنز به ترتیب 02/33، 82/7309، 61/42، 15/13، 36/13، 88/12، 58/6، 28/1559 و µg/g dw 51/384 بودند. اکثر عناصر مورد مطالعه در طبقه اول شاخص های ارزیابی آلوگی قرار داشتند. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده بر مبنای شاخص های آلودگی و مقایسه با دستورالعمل کیفیت رسوبات نشان داد که غلظت عناصر Cr، Se و As نگران کننده است و این عناصر به طور بالقوه می توانند تهدید کننده سلامت موجودات باشند. برای مطالعات بوم سم شناسی، این رودخانه از لحاظ عناصر Cr، Se و As می تواند نسبتاً آلوده و برای سایر عناصر مورد مطالعه غیر آلوده در نظر گرفته شود. هرچند انجام مطالعات تکمیلی و پایش آلاینده ها در این اکوسیستم جهت اتخاذ تصمیمات مدیریتی صحیح و اثر بخش ضروری می باشد.
کژال کاکایی؛ علیرضا ریاحی بختیاری؛ مهدی غلامعلی فرد
چکیده
زمینه و هدف: نفوذ شیرابه حاصل از دفن پسماندها به داخل زمین و رسیدن آن به سفره های آب زیرزمینی به دلیل وجود آلاینده هایی نظیر هیدروکربن ها، فلزات سنگین و نظایر آن، باعث آلودگی منابع آب و خاک شده که یکی از مهم ترین مخاطرات محیط زیستی است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی ریسک ورود شیرابه حاوی فلزات سنگین ناشی از پسماندهای خطرناک به آب ...
بیشتر
زمینه و هدف: نفوذ شیرابه حاصل از دفن پسماندها به داخل زمین و رسیدن آن به سفره های آب زیرزمینی به دلیل وجود آلاینده هایی نظیر هیدروکربن ها، فلزات سنگین و نظایر آن، باعث آلودگی منابع آب و خاک شده که یکی از مهم ترین مخاطرات محیط زیستی است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی ریسک ورود شیرابه حاوی فلزات سنگین ناشی از پسماندهای خطرناک به آب زیرزمینی در محل دفن پسماند شهر همدان با مدل IWEM انجام شد. مواد و روشها: ابتدا مقدار فلزات سنگین (Cu، Pb، Ni و Cd) در نمونه های ترکیبی شیرابه با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین شد. سپس با استفاده از مدل IWEM و با آنالیز احتمالات مونت کارلو، ریسک ورود فلزات سنگین از طریق شیرابه به آب زیرزمینی ارزیابی شد. یافتهها: با توجه به نتایج حاصل از مدل IWEM بر اساس ارزیابی سطح دوم که پارامترهای محل دفن پسماند شهر همدان را مورد توجه قرار داد و سپس بر اساس مدل EPACMTP تحلیل صورت گرفت، گزینه ژئوسنتتیک پیشنهاد شد. نتیجهگیری: مناسبترین پوشش برای حفاظت از آب زیرزمینی در محل دفن پسماند شهر همدان که با استفاده از مدل IWEM پیشنهاد شد؛ گزینه پوشش ژئوسنتیک (Composite linear) است و احتمال خطر ناشی از نفوذ شیرابه به آب زیرزمینی زیاد است. بنابراین در زمینه دفن پسماندهای خطرناک اتخاذ تصمیم های مدیریتی سختگیرانه تر نیاز است و باید به دفع این مواد و مدیریت آنها توجه ویژه شود و استفاده از مدل IWEM در تعیین نوع پوشش محل دفن پسماند به منظور جلوگیری از ورود شیرابه به آب زیرزمینی امری ضروری است.
محمدرضا زارع؛ محمدرضا شوشتریان؛ جهانگیر عطوفت شعار جهرمی؛ مرضیه هنربخش؛ مهوش حق جو؛ فاطمه حسینی؛ جمال مهرعلی پور؛ زهره بریزی
چکیده
زمینه و هدف: امروزه تامین آب آشامیدنی با کیفیت دغدغه اصلی مراجع ذی صلاح است. آب آشامیدنی در کنار کمیت مناسب، باید دارای خصوصیات فیزیکوشیمیایی و میکروبی استاندارد باشد. یونهای نیترات و نیتریت بهدلیل ایجاد عوارض سوء زیست محیطی و بهداشتی دارای اهمیت ویژهای می باشند. هدف از این مطالعه تعیین غلظت یونهای مذکور در آب آشامیدنی شهر اوز ...
بیشتر
زمینه و هدف: امروزه تامین آب آشامیدنی با کیفیت دغدغه اصلی مراجع ذی صلاح است. آب آشامیدنی در کنار کمیت مناسب، باید دارای خصوصیات فیزیکوشیمیایی و میکروبی استاندارد باشد. یونهای نیترات و نیتریت بهدلیل ایجاد عوارض سوء زیست محیطی و بهداشتی دارای اهمیت ویژهای می باشند. هدف از این مطالعه تعیین غلظت یونهای مذکور در آب آشامیدنی شهر اوز و انجام محاسبات مربوط به ارزیابی ریسک خطر سلامتی بود. روش کار: در این مطالعه پنج نقطه انتخاب شد و طی فواصل زمانی، 50 نمونه (10 نمونه از هر نقطه) برداشت شد. پس از انتقال نمونهها به آزمایشگاه شیمی محیط، غلظت یونهای نیترات و نیتریت بر اساس دستورالعمل ارائه شده توسط شرکت HACH با استفاده از دستگاه اسپکتروفوتومتر (DR6000) تعیین شد. یافته ها: غلظت یونهای نیترات و نیتریت در تمامی نقاط شبکه، پایینتر از حد استاندارد تعیین شده توسط سازمان بهداشت جهانی بود. بالاترین و پایینترین غلظت یونهای نیترات و نیتریت به ترتیب در محل نمونه برداری رستوران پاتریس (04/1 و 021/0 میلیگرم در لیتر) و شرکت آبفا (8/0 و 0162/0 میلیگرم در لیتر) بدست آمد. همچنین ارزیابی خطر بر اساس محدودهی سنی نوزادان، کودکان و بزرگسالان به ترتیب برابر 0125/0، 00375/0 و 043/0 تعیین شد که نشان می دهد مصرف آب در طولانی مدت تاثیر سوء بر سلامت افراد نخواهد داشت. نتیجه گیری: کیفیت فیزیکوشیمیایی آب آشامیدنی شهرستان اوز در حد قابل قبول قرار داشت و مواجهه انسانی با این آب دارای ریسک غیرسرطانزایی به میزان بسیار کمتر از حدود بحرانی می باشد.
سیده فاطمه موسوی؛ فتح اله غلامی
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اثرات سوء لجن تصفیهخانه فاضلاب و مشکلات زیستمحیطی زائدات آلی، امروزه کمپوست همزمان بهعنوان روشی جدید برای استفاده مجدد از لجن مطرح شده است تا منجر به دفع ایمن لجن و زائدات آلی شود. مطالعه مروری حاضر با هدف بررسی کمپوست همزمان لجن تصفیهخانة فاضلاب و انواع زائدات آلی جهت راهبردی برای کاهش آلودگی محیط زیست ...
بیشتر
زمینه و هدف: با توجه به اثرات سوء لجن تصفیهخانه فاضلاب و مشکلات زیستمحیطی زائدات آلی، امروزه کمپوست همزمان بهعنوان روشی جدید برای استفاده مجدد از لجن مطرح شده است تا منجر به دفع ایمن لجن و زائدات آلی شود. مطالعه مروری حاضر با هدف بررسی کمپوست همزمان لجن تصفیهخانة فاضلاب و انواع زائدات آلی جهت راهبردی برای کاهش آلودگی محیط زیست و کشاورزی انجام شد.مواد و روشها: در مطالعه مروری حاضر مقالات پایگاههای داده Scopus، Springer، Web of Sciences و PubMed به زبان انگلیسی و google scholar به زبان فارسی جستجو شد و پارامترهایی نظیر pH، نسبت کربن به نیتروژن، درصد رطوبت و زمان انجام فرآیند مورد مطالعه قرار گرفت. بدینمنظور از کلیدواژههای Co-compost، wastewater treatment sludge، organic wastes، environmental pollution و agricultural و همچنین کمپوست همزمان، لجن تصفیهخانة فاضلاب، زائدات آلی، آلودگی محیطزیست و کشاورزی استفاده شد.یافتهها: در بازه زمانی 2020-2011، از مجموع 38 مقاله دریافت شده ، تعداد 14 مقاله با واژههای مذکور یافت شد و 24 مورد از مقالات بهدلیل اینکه فاقد واژة لجن تصفیهخانه بودند، 5 کتاب و 6 مقاله که در رابطه با فاضلاب بودنداز مطالعه حذف شدند. بررسی مقالات نهایی نشان داد، برای بهبود فرآیند کمپوست میتوان با کاهش اندازه مواد خام اولیه و استفاده از مواد حجیم کننده بهمنظور کاهش زمان فرآیند و همچنین اندازهگیری و کنترل pH، نسبت کربن به ازت و درصد رطوبت بهصورت روزانه، به افزایش کیفیت محصول اشاره کرد.نتیجهگیری: در اکثر مطالعات گذشته از مواد حجیم کننده و کاهش اندازه ذرات بهمنظور افزایش هوادهی کمپوست و کاهش زمان استفاده شده بود. مهمترین پارامترهای تأثیرگذار در فرآیند کمپوست همزمان، تنظیم pH و درجه حرارت بود. فرآیند کمپوست همزمان با کاهش اثرات سوء زیستمحیطی لجن تولیدی تصفیهخانه و زائدات آلی، بهعنوان یک فرآیند دوستدار محیطزیست سبب افزایش بهداشت و سلامت افراد جامعه میشود.
مجید کرمانی؛ محسن دولتی؛ احمد جنیدی جعفری؛ روشنک رضایی کلانتری
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی هوا یکی ازعوامل مهم تهدید کننده سلامت انسان می باشد. کیفیت نامطلوب هوا باعث ایجاد آسیب های زیادی بر انسان و محیط زیست و اثرات بهداشتی مختلف می شود. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه ای شاخص بهداشت کیفیت هو (AQHI) و کاربردهای آن در کلانشهر تهران در سال های 86 تا 93 انجام شد. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی ...
بیشتر
زمینه و هدف: آلودگی هوا یکی ازعوامل مهم تهدید کننده سلامت انسان می باشد. کیفیت نامطلوب هوا باعث ایجاد آسیب های زیادی بر انسان و محیط زیست و اثرات بهداشتی مختلف می شود. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه ای شاخص بهداشت کیفیت هو (AQHI) و کاربردهای آن در کلانشهر تهران در سال های 86 تا 93 انجام شد. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد ابتدا اطلاعات ساعتی مربوط به چهار آلاینده معیار از اداره کل محیط زیست تهران و شرکت کنترل کیفیت هوا جمع آوری گردید .سپس به وسیله معیار های سازمان جهانی بهداشت اعتبار سنجی گردید و با توجه به دستورالعمل ها، شاخص بهداشت کیفیت هوا محاسبه شد و بر مبنای جداول استاندارد کیفیت بهداشتی هوا در گروه های خطر کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد طبقه بندی گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بر اساس شاخص بهداشت کیفیت هوا میزان آلودگی هوا در شهر تهران در وضعیت نا مناسبی قرار دارد و بر این اساس طی سالهای 93-86 به ترتیب در 95 % ، 92 % ، 73 % ، 65 % ، 57 % ، 65 % ،52 % و 46% از روز ها کیفیت هوا از حد استاندارد تجاوز کرده است که شامل مجموع سطح خطر زیاد و سطح خطر خیلی زیاد می باشد. نتیجهگیری: در نتیجه با توجه به میزان بالای آلودگی هوا و خطرات ناشی از آن، بایستی برنامه ریزی و مدیریت مناسبی در بخش بهداشت و محیط زیست جهت کنترل و کاهش آلودگی هوا صورت گیرد.
محمد سلیمانی؛ کیوان خلیلی؛ جواد بهمنش
چکیده
مقدمه : بیش از سه دهه است که هیدرولوژیست ها، استفاده از مدلهای چندمتغیره را جهت توصیف و مدلسازی داده های پیچیده هیدرولوژی توصیه می کنند، درحالی که به تازگی اهمیت مدل های چند متغیره در آبشناسی مطرح شده است. در واقع در مدل های چند متغیره با دخالت دادن عوامل مؤثر دیگر، میتوان نتایج توصیف، مدل سازی و پیشبینی پارامترهای ...
بیشتر
مقدمه : بیش از سه دهه است که هیدرولوژیست ها، استفاده از مدلهای چندمتغیره را جهت توصیف و مدلسازی داده های پیچیده هیدرولوژی توصیه می کنند، درحالی که به تازگی اهمیت مدل های چند متغیره در آبشناسی مطرح شده است. در واقع در مدل های چند متغیره با دخالت دادن عوامل مؤثر دیگر، میتوان نتایج توصیف، مدل سازی و پیشبینی پارامترهای مختلف را بهبود بخشید. مواد و روشها: در این مطالعه، مدل های چند متغیره خود همبسته با میانگین متحرک همزمان آرما (کارما) جهت مدلسازی پارامترهای EC و TDS ایستگاه های جنوب دریاچه ارومیه مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت استفاده از مدل های کارما، از سری زمانی دبی سالانه، مقادیر EC، TDS، SAR و pH مربوط به سه ایستگاه هیدرومتری کوتر، بالقچی و گردیعقوب در دوره آماری (1392-1371) استفاده شد. یافته ها: نتایج بررسی روند تغییرات پارامترهای کیفی رودخانه های غرب حوضه دریاچه ارومیه نشان داد که در دوره آماری مورد بررسی روند دبی رودخانه های مورد مطالعه در جنوب دریاچه ارومیه کاهشی بوده و در مقابل مقادیر EC و TDS روندی افزایشی را تجربه کرده اند. بر اساس نتایج مدلسازی مقادیر EC و TDS، میزان متوسط خطا (RMSE) در مدل سازی مقادیر EC در مرحله آموزش برابر باmho/cm 16/60 و در مرحله آزمایش mho/cm 13/26 و برای مقادیر پارامتر TDS در مرحله آموزش برابر با 19/84 و در مرحله آزمایش 12/71 بود. مقادیر برآورد شده از محاسبه خطا و دقت مدل تماماً در محدوده اطمینان واقع شدند. نتیجه گیری : در واقع میتوان چنین نتیجهگیری کرد که در روشهای مدلسازی چند متغیره با در نظر گرفتن عوامل مؤثر بیشتر، میتوان دقت مدل های سری زمانی و نتایج حاصل از آنها را ارتقاء داد.
محمد ولایت زاده؛ سینا دوازده امامی؛ زهرا ناصرزاده
چکیده
زمینه و هدف: دیاکسیدکربن موجود در هوا نقش مهمی در افزایش دما دارد و غلظت بالای آن میتواند بر سلامتی انسان تأثیرگذار باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان دیاکسیدکربن انتشار یافته در اتمسفر و مقایسه آستانه حد مجاز غلظت دیاکسیدکربن محیط با استانداردهای جهانی در میدان نفتی یادآوران در سال 1396 انجام شد. مواد و روشها: مطالعه ...
بیشتر
زمینه و هدف: دیاکسیدکربن موجود در هوا نقش مهمی در افزایش دما دارد و غلظت بالای آن میتواند بر سلامتی انسان تأثیرگذار باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان دیاکسیدکربن انتشار یافته در اتمسفر و مقایسه آستانه حد مجاز غلظت دیاکسیدکربن محیط با استانداردهای جهانی در میدان نفتی یادآوران در سال 1396 انجام شد. مواد و روشها: مطالعه حاضر در سال 1396 در میدان نفتی یادآوران در استان خوزستان انجام شد. در این پژوهش سنجش گازهای متان، دیاکسیدکربن، مونواکسیدکربن، اکسیژن، دما و رطوبت نسبی در 64 ایستگاه با 3 تکرار با استفاده از دستگاههای ALTAIR 4X و Trotec مدل BZ30 انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS، ورژن 18 و ANOVA One-way و آزمونهای Kolmogorov-Smirnov و ضریب Pearson و Spearman انجام گرفت. یافتهها: در این مطالعه دامنه غلظت دیاکسیدکربن و اکسیژن به ترتیب 590-450 و ppm 20/98-19 بهدست آمد. همچنین بالاترین و پایینترین میزان دیاکسیدکربن به ترتیب 6/36±584/56 و ppm 4/77±453/92 در کمپ آبرسانی (زلال) و چاه S10 بود (0/05>p). بالاترین میزان اکسیژن ppm 0/041±20/92 و در چاه S7 و F12 بود، اما پایینترین میزان اکسیژن 0/059±19 و ppm 0/042±19 و در چاه S10 و F17 بهدست آمد (0/05<p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج تحلیل ضریب پیرسون و اسپیرمن، بین دما، رطوبت، اکسیژن و دیاکسیدکربن همبستگی مثبت و معنیداری وجود نداشت. با توجه به نتایج بهدست آمده، غلظت دیاکسیدکربن در مناطق مختلف میدان نفتی یادآوران در حد قابل قبول بود.
سحر آذرمی؛ علیرضا زهرایی رمضانی؛ مهدی محبعلی؛ امیر احمد اخوان؛ یاور راثی؛ محبوبه پارسائیان؛ علیرضا صبوری؛ ذبیح اله زارعی؛ امراله آذرم؛ رحیمه عبدلی؛ حمید عبدلی
چکیده
چکیده سابقه و هدف: این مطالعه از مهر1395 تا مهر1396جهت تعیین فون و پراکندگی اکتوپارازیتهای مخازن لیشمانیوز جلدی روستایی و در نهایت جهت پیشگیری وکنترل بیماریهای زئنوتیک احتمالی در منطقه هایپراندمیک سگزی استان اصفهان درآینده انجام گرفت. مواد و روشها: جوندگان بوسیله تلههای زندهگیر شرمن و در فصول مختلف صید و سپس در آزمایشگاه با ...
بیشتر
چکیده سابقه و هدف: این مطالعه از مهر1395 تا مهر1396جهت تعیین فون و پراکندگی اکتوپارازیتهای مخازن لیشمانیوز جلدی روستایی و در نهایت جهت پیشگیری وکنترل بیماریهای زئنوتیک احتمالی در منطقه هایپراندمیک سگزی استان اصفهان درآینده انجام گرفت. مواد و روشها: جوندگان بوسیله تلههای زندهگیر شرمن و در فصول مختلف صید و سپس در آزمایشگاه با استفاده از کلیدهای معتبر تشخیص صفات مورفولوژیک و نیز اندازه گیری و مقایسه صفات مورفومتریک با نمونه های استاندارد، شناسایی شدند. اکتوپارازیتها از روی جوندگان بیهوش شده با کلروفرم برداشته شد و در الکل 96% اتانول نگهداری و سپس با استفاده از کلیدهای معتبر شناسایی شدند. یافتهها: در مجموع 92 عددگونه Rhombomys opimus و1 عدد از گونه Nesokia indica صید شدند.50 عدد (88/53%) از 93 عدد جونده،آلوده به اکتوپارازیت بودند و527 عدد اکتوپارازیت از روی آنها جمع آوری شد. در مجموع 9 گونه اکتوپارازیت شناسایی گردید که شامل؛1 گونه از کنهها (19/0% Rhipicephalus sanguineus)،1 گونه از شپشها (19/0% Polyplax spp.)، 5 گونه از ککها؛ (71/75% Xenopsylla nuttalli، 73/8% Echidnophaga oschanini، 95/0% Nosopsyllus ziarus، 95/0% Coptopsylla mesghalii و 19/0% Nosopsyllus turkmenicus turkmenicus) و2 گونه از مایتها (78/7% Dermanyssus sanguineus و31/5% Hirstionyssus sp.) می باشند. نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که R. opimus بهوفور در منطقه سگزی یافت میشود و کک X. nuttalli بیشترین فراوانی را داشت. به منظور پیشگیری از شیوع بیماریهای منتقله با جوندگان و ناقلین، بایستی کنترل جمعیت جوندگان، همزمان با کنترل اکتوپارازیتها انجام گیرد.
امیر زارعی؛ وحید کاکاپور؛ جهانگیر عابدی کوپائی؛ رضا رمضانی؛ صادق طالبی؛ آزاده نکوئی اصفهانی؛ سیروان زارعی
چکیده
زمینه و هدف: تولید زباله نتیجه طبیعی زندگی جوامع بشری بوده و خطرات زیستمحیطی ناشی از سوء مدیریت مواد زائد جامد، یکی از مشکلات اساسی است. تعیین مناطق مناسب برای دفن پسماند، از راهکارهای عمومی در مقابله با این بحران است. پژوهش حاضر با هدف یافتن مناطق مناسب دفن پسماند در شهر قروه به دلیل موقعیت خاص آن از نظر کشاورزی و معدنی انجام شد. مواد ...
بیشتر
زمینه و هدف: تولید زباله نتیجه طبیعی زندگی جوامع بشری بوده و خطرات زیستمحیطی ناشی از سوء مدیریت مواد زائد جامد، یکی از مشکلات اساسی است. تعیین مناطق مناسب برای دفن پسماند، از راهکارهای عمومی در مقابله با این بحران است. پژوهش حاضر با هدف یافتن مناطق مناسب دفن پسماند در شهر قروه به دلیل موقعیت خاص آن از نظر کشاورزی و معدنی انجام شد. مواد و روشها: در این پژوهش توصیفی، تحلیلی و کمّی، برای مکانیابی دفن پسماند، ابتدا لایههای اطلاعاتی مؤثر در مکانیابی دفن محدوده مورد مطالعه شامل شیب، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، زمینشناسی، گسل، سکونتگاههای شهری و روستایی، کیفیت آبهای سطحی و زیرزمینی، راهها، صنایع و معادن و خاک شناسایی و با مراجعه به سازمانها و مراکز اطلاعاتی تهیه و از سامانه سیستم اطلاعات جغرافیایی، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و ارزیابی چندمعیاری مکانی برای تلفیق نقشهها استفاده شد. یافتهها: در این پژوهش ابتدا فاصله از معیارهای مهم در مکانیابی دفن زباله بر اساس ویژگیهای منطقه ، با کاربرد سامانه سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تحلیل سلسله مراتبی به وسیله نرم افزار Expert Choice ، شناسایی شده و پس از وزندهی به هر کدام و تحلیل این وزن ها نقشه های هم وزن معیارهای مختلف به دست آمد.با تلفیق دو روش ارزیابی چندمعیاری ترکیب خطی - وزنی و مدل تحلیل سلسله مراتبی، تا حد قابل قبولی محدودههای با اولویت بیشتر شامل فاصله از کانونهای جمعیتی (شهر و روستاها)، فاصله از منابع آبهای سطحی و زیرزمینی تعیین شدند. نتیجهگیری: پس از استخراج لایههای اطلاعاتی معیارها از روی نقشهها و اولویتبندی محدودههای مکانیابی معلوم شد. جهت شمالی شهرستان قروه با مساحت 210 هکتار، مناسبترین پهنه جهت دفن پسماندهای شهری میباشد.
غریب رضا ناظری راد؛ فاطمه زارع مهرجردی؛ فاطمه خجسته
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی صوتی بخصوص در شهرها باعث ایجاد اختلالات وسیعی در حوزه سلامت جسمی و روانی افراد می شود. بدین جهت در این مطالعه اثرات صدا با فرکانس های پایین (LF) و بالا (HF) را بر اضطراب و اختلالات خواب درموش صحرایی نر مورد بررسی قرار دادیم. مواد و روش ها: 15 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار بهطور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند:1 ) گروه شاهد یا ...
بیشتر
زمینه و هدف: آلودگی صوتی بخصوص در شهرها باعث ایجاد اختلالات وسیعی در حوزه سلامت جسمی و روانی افراد می شود. بدین جهت در این مطالعه اثرات صدا با فرکانس های پایین (LF) و بالا (HF) را بر اضطراب و اختلالات خواب درموش صحرایی نر مورد بررسی قرار دادیم. مواد و روش ها: 15 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار بهطور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند:1 ) گروه شاهد یا کنترل (هیچگونه مواجه با امواج صوتی نداشتند)، 2) گروه تحت مواجه با صدای ترافیکی فرکانس های پایین (LF) 3) گروه تحت مواجه با صدای ترافیکی با فرکانس های بالا (HF) تقسیم شدند. مدت زمان خواب از طریق دوربین مدار بسته بررسی شد. سطح اضطراب از طریق ماز مرتفع بعلاوه شکل (Elevated Plus Maze(EPM)) مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: موش های گروهHF نسبت به گروه کنترل زمان کمتری را در بازوی باز دستگاه EPM سپری کردند (p <0.05). مدت زمان خواب در موش های گروه های HF و LF به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل کاهش یافته بود (p <0.01). تفاوت معنی داری در مدت زمان خواب بین گروههای HF و LF مشاهده نشد. نتیجه گیری: مواجهه با امواج صوتی در فرکانس های بالا و پایین میتواند منجر به کاهش مدت زمان خواب شده و مواجهه با امواج صوتی با فرکانس های بالا باعث افزایش سطح اضطراب در موش های صحرایی می شود.