سمیه سفیدگر شاهکلایی؛ مجتبی بارانی مطلق؛ فرهاد خرمالی؛ اسماعیل دردی پور
چکیده
زمینه و هدف: افزایش فعالیتهای کشاورزی و به دنبال آن رهاسازی آلایندهها از سامانههای کشاورزی و همچنین گسترش صنایع سبب ورود یونهای فلزهای سنگین از جمله کادمیوم و سرب به محیط زیست میشود. کاربرد جاذبها از روشهای مناسب برای ناپویاسازی فلزهای سنگین در خاکهای آلوده میباشند. این پژوهش با هدف بررسی اثر اصلاحکنندههای آلی و ...
بیشتر
زمینه و هدف: افزایش فعالیتهای کشاورزی و به دنبال آن رهاسازی آلایندهها از سامانههای کشاورزی و همچنین گسترش صنایع سبب ورود یونهای فلزهای سنگین از جمله کادمیوم و سرب به محیط زیست میشود. کاربرد جاذبها از روشهای مناسب برای ناپویاسازی فلزهای سنگین در خاکهای آلوده میباشند. این پژوهش با هدف بررسی اثر اصلاحکنندههای آلی و معدنی بر زیست فراهمی سرب و کادمیوم در طول زمان انکوباسیون در خاک انجام گردید. مواد و روشها: تیمارها آزمایش شامل کاربرد سه سطح (0، 1 و 5 درصد وزنی) اصلاحکنندههای آلی (بیوچار 640 و بیوچار 420)، اصلاحکنندههای معدنی (زئولیت، بنتونیت، لیکا و پومیس) و دو زمان (90 و 180 روز) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار بود. در پایان زمان انکوباسیون زیست فراهمی سرب و کادمیوم با روش DTPA و EDTA تعیین شد. یافتهها: نتایج نشان داد گذشت زمان باعث افزایش زیست فراهمی سرب و کادمیوم عصارهگیری شده با DTPA گردید. همچنین، افزودن بیوچار 640 ، بنتونیت و سطح 5 درصد زئولیت سبب کاهش مقدار سرب عصارهگیری شده با EDTA گذشت زمان شدند بیشترین میزان کاهش سرب عصارهگیری شده با EDTAبا گذشت زمان در سطح 1 درصد بیوچار 640 مشاهده گردید. کاربرد اصلاحکنندههای آلی (بیوچار 640 و 420) و معدنی (پومیس، لیکا، زئولیت و بنتونیت) سبب افزایش مقدار کادمیوم عصارهگیری شده با EDTA با گذشت زمان شدند. نتیجهگیری: اصلاحکنندههای آلی بدلیل ظرفیت تبادل کاتیونی و کربن آلی بالایی که نسبت به اصلاحکنندههای معدنی دارند، در تثبیت فلزات موثرتر بودند.