حسن ملوندی؛ نسرین حسن زاده
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی غلظت و درجه آلودگی فلزات سنگین در رودخانه ها بر اساس شاخص های آلودگی رسوبات، یکی از موضوعات مهم در تحقیقات بوم سم شناسی است. بنابراین هدف از این تحقیق، سنجش غلظت فلزات سنگین در رسوبات رودخانه سیاهرود و ارزیابی ریسک خطر سلامت این آلاینده ها بود. هدف دیگر تعیین وضعیت این رودخانه از لحاظ آلوده و غیر آلوده بودن برای ...
بیشتر
زمینه و هدف: ارزیابی غلظت و درجه آلودگی فلزات سنگین در رودخانه ها بر اساس شاخص های آلودگی رسوبات، یکی از موضوعات مهم در تحقیقات بوم سم شناسی است. بنابراین هدف از این تحقیق، سنجش غلظت فلزات سنگین در رسوبات رودخانه سیاهرود و ارزیابی ریسک خطر سلامت این آلاینده ها بود. هدف دیگر تعیین وضعیت این رودخانه از لحاظ آلوده و غیر آلوده بودن برای مطالعات بوم سم شناسی بود. روش کار: از روش هضم اسیدی برای آماده سازی نمونه ها استفاده شد. سپس غلظت عناصر Cr، Fe، Zn، As، Se، Ni، Co، Al و Mn با استفاده از ICP-OES اندازه گیری شد. شاخص های ریسک آلودگی و ریسک اکولوژیکی نیز محاسبه گردید. یافته ها: میانگین غلظت های کروم، آهن، روی، آرسنیک، سلنیوم، نیکل، کبالت، آلومینیوم و منگنز به ترتیب 02/33، 82/7309، 61/42، 15/13، 36/13، 88/12، 58/6، 28/1559 و µg/g dw 51/384 بودند. اکثر عناصر مورد مطالعه در طبقه اول شاخص های ارزیابی آلوگی قرار داشتند. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده بر مبنای شاخص های آلودگی و مقایسه با دستورالعمل کیفیت رسوبات نشان داد که غلظت عناصر Cr، Se و As نگران کننده است و این عناصر به طور بالقوه می توانند تهدید کننده سلامت موجودات باشند. برای مطالعات بوم سم شناسی، این رودخانه از لحاظ عناصر Cr، Se و As می تواند نسبتاً آلوده و برای سایر عناصر مورد مطالعه غیر آلوده در نظر گرفته شود. هرچند انجام مطالعات تکمیلی و پایش آلاینده ها در این اکوسیستم جهت اتخاذ تصمیمات مدیریتی صحیح و اثر بخش ضروری می باشد.
سپیده یگانه شالی؛ قاسم رحیمی؛ لیلا جهانبان؛ صلاح الدین مرادی؛ عیسی ابراهیمی
چکیده
زمینه و هدف: در دهههای اخیر، تمرکز فعالیتهای صنعتی، کشاورزی و شهرنشینی باعث آلودگی و تجمع عناصر سنگین در خاک و گیاهان شده است که بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم بر زندگی انسانها و حیوانات اثر میگذارد. در حال حاضر در اکثر محصولات کشاورزی تجمع آلایندهها به دلیل استمرار مصرف نامتعادل کودها که از دیدِ مصرف کنندگان به دور مانده، ...
بیشتر
زمینه و هدف: در دهههای اخیر، تمرکز فعالیتهای صنعتی، کشاورزی و شهرنشینی باعث آلودگی و تجمع عناصر سنگین در خاک و گیاهان شده است که بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم بر زندگی انسانها و حیوانات اثر میگذارد. در حال حاضر در اکثر محصولات کشاورزی تجمع آلایندهها به دلیل استمرار مصرف نامتعادل کودها که از دیدِ مصرف کنندگان به دور مانده، بسیار بیشتر از حد مجاز است. مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان جذب فلزات سنگین مس، سرب و کادمیوم بر روی اندامهای مختلف موشهای تحت تغذیه گیاه توتفرنگی آلوده انجام شد.
مواد و روشها: در این پژوهش تجمع و توزیع عناصر سنگین در اندامهای مختلف موش صحرایی که تحت شرایط مختلف غذایی قرار گرفته بودند، مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه گروههای مختلف موش (تعداد 27 موش) با توتفرنگی آلوده به عناصر سنگین به صورت گاواژ دهانی در طی یک دوره 3 ماهه، هر روز تغذیه شدند. با توجه به متوسط وزن موشها برای هر کدام 0/5g توتفرنگی تازه در نظر گرفته شد. عناصر سنگین کادمیوم (15/773mg/L)، سرب (41/560mg/L) و مس (9/445mg/L) به صورت محلول به گیاه اضافه شد. در ادامه آزمایش، عناصر سنگین (کادمیوم، مس و سرب) تجمع یافته در اندامهای مختلف موش (کلیه، کبد، پانکراس، بیضه، طحال و مغز) اندازهگیری شدند.
یافتهها: غلظت عناصر مورد بررسی در توتفرنگیهای تولیدی بالاتر از حد استاندارد ایران بودند؛ بهگونهای که میزان عناصر در میوه توتفرنگی برای کادمیوم، سرب و مس به ترتیب برابر با 7/7، 26 و 3/2mg/kgمیوه بهدست آمد. بر اساس نتایج مطالعه، بین اندامهای مختلف اختلاف معنیداری در جذب عناصر وجود داشت؛ بهگونهای که در مورد عنصر کادمیوم در تیمار آلوده در کلیه (0/41g/d) که بیشترین مقدار بود، اختلاف معنیداری با اندام مغز (0/24g/d) که کمترین جذب کادمیوم را داشت، مشاهده شد. عناصر سنگین سرعت افزایش وزن موشها را کاهش داد. تجمع این عناصر در کلیه، کبد و پانکراس بالاتر از سایر اندامها بود. مغز کمترین تجمع را در بین اندامهای مورد برررسی نشان داد. بالاترین جذب عناصر توسط کلیه بود.
نتیجهگیری: به طور کلی نتایج نشان داده است در صورتی که کیفیت توت فرنگی مورد ارزیابی قرار نگیرد و به صورت آلوده در جامعه توزیع شود میتواند اثرات زیان بار بسیاری بر سلامت جامعه داشته باشد و این کنترل کیفیت باید با دقت بالا صورت گیرد.
پگاه نخجیرگان؛ محمد هادی دهقانی
چکیده
زمینه و هدف: افزایش استفاده از نانوذرات در صنایع سبب ورود ترکیبات مخاطره آمیز به محیط زیست میگردد. سمیت نانوذرات بعلت آزاد شدن مواد سمی به محیط زیست یکی از نگرانیهای جوامع محسوب میگردد، یکی از این ترکیبات نانوذرات اکسید روی می باشد که در این مطالعه سمیت محلول حاوی رنگ Reactive Red120 بعداز فرایند نانوفوتوکاتالیستی UV/ZnOبا استفاده ازآزمون ...
بیشتر
زمینه و هدف: افزایش استفاده از نانوذرات در صنایع سبب ورود ترکیبات مخاطره آمیز به محیط زیست میگردد. سمیت نانوذرات بعلت آزاد شدن مواد سمی به محیط زیست یکی از نگرانیهای جوامع محسوب میگردد، یکی از این ترکیبات نانوذرات اکسید روی می باشد که در این مطالعه سمیت محلول حاوی رنگ Reactive Red120 بعداز فرایند نانوفوتوکاتالیستی UV/ZnOبا استفاده ازآزمون زیستی دافنیا مگنا مورد بررسی قرارگرفت. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع تجربی – کاربردی بوده که در مقیاس پایلوتی انجام شد. LC50 رنگ Reactive Red 120 بعد از فرآیند UV/ZnOبا روش زیست آزمونی اندازه گیری شد. آزمایش زیست آزمونی با استفاه از نشانگر زیستی دافنیا مگنا انجام شد. سپس جهت بررسی وتجزیه و تحلیل نتایج آزمون تعیین سمیت با استفاده از نرم افزار spssمشخص و LC50تعیین گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که مقادیر LC50 در زمان های 24، 48، 72، 96 ساعته بترتیب 73.16، 55.93، 41.32، 30.45میلی گرم در لیتر می باشد. واحد سمیت به ترتیب برابر1.36، 1.78، 2.42و 3.28 می باشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که با افزایش زمان تماس ، مقدار LC50 کاهش یافت، که می توان به این نتیجه رسید این ماده رنگزا بعد از فرآیند UV/ZnO دارای سمیت بر روی دافنیامگنا می باشد